شاهرخ زمانی، یک آرمان ، یک عقیده و یک راه



شاهرخ زمانی، کارگر زندانی که در زندان توسط جمهوری اسلامی حذف فیزیکی شد .
مرگ مشکوک و حذف فیزیکی شاهرخ توسط رژیم اسلامی از سوی تعدادی از اتحادیه های کارگری و سازمانهاى بشردوست در سراسر جهان مورد اعتراض قرار گرفت و این سازمان ها خواهان بررسی قتل مشکوک شاهرخ شده اند.










 در گرامیداشت یاد شاهرخ زمانی در استانه اول می با زندگی و فعالیتهای خستگی ناپذیرش بیشتر آشنا شویم. صدای اعتراض شاهرخ همیشه رسا خواهد بود. ما همچنان صدای شاهرخ زمانی هستیم و نمیگذاریم صدایش خاموش گردد.
شاهرخ زمانی عضو شورای نمایندگان کمیته پی‏گیری ایجاد تشکل‏های کارگری و عضو سندیکای نقاشان  در ۱۸ خرداد، ۱۳۹۰ در تبریز، بازداشت شد و و در تاریخ 27 مهرماه، سال 1390 با تودیع وثیقه دویست میلیون تومانی به صورت موقت از زندان آزاد شد.
شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی حملبر، شاهرخ زمانی را به اتهام تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه به قصد بر هم زدن امنیت ملی به ۱۱ سال زندان محکوم کرد.
در تاریخ ۲۵ دی‌ماه ۹۰ توسط مأموران وزارت اطلاعات در محل کارش بازداشت و جهت اجرای حکم به زندان تبریز منتقل شد.
لازم به ذکر است که این فعال کارگری در حبس برای محاکمه مجدد به اتهام توهین به رهبری در شعبه ۲ دادگاه انقلاب تبریز به شش ماه زندان محکوم شد.
وی به زندان‌های مختلف ایران تبریز و یزد و رجایی شهر تبعید شد.
و در آخر نیز به زندان قزلحصار کرج منتقل شد که حتی یک زندانی سیاسی نیز در آن نگهداری نمی‌شود.
برای اعتراض به این جابجایی شاهرخ زمانی  39 روز دست به اعتصاب غذا زد .
گفتنی است در هنگام انتقال از زندان قزل‌حصار به زندان رجایی شهر توسط چند تن از مامورن مورد ضرب و شتم قرار گرفت و دچار خونریزی گوش شد و عینکش شکست.
لازم به ذکر است که شاهرخ زمانی اجازه حضور در مراسم ازدواج دخترش را پیدا نکرد و  این فعال کارگری نتوانست حتی برای مدتی کوتاه در خاکسپاری و تشییع مادرش حضور داشته باشد، این در حالی است که به دلیل دوری مسافت تبریز تا کرج وی امکان ملاقات مستمر با اعضای خانواده را نیز نداشت. در تمام مدت از مرخصی محروم بود.
این کارگر زندانی  در شهریور سال ۱۳۹۴ در زندان رجائی شهر پس از سکته مغزی  به گفته مسئولان زندان در زندان فوت کرد.
مصاحبه نینا زمانی دختر زنده یاد شاهرخ زمانی
نینا زمانی سپس با اشاره به محرومیت پدرش از مرخصی و ملاقات حضوری در طی سالهای اخیر می گوید: اصلا به پدر من یک بار هم مرخصی ندادند.
سوال می کنم که مشکل شان با پدر شما چی بود که این همه سال محروم از مرخصی و ملاقات حضوری بود و چنین برخوردهایی با او می کردند. نینا زمانی می گوید: اینجا فقط پدر من نیست با خیلی از زندانیان سیاسی چنین رفتارهایی می کنند علت اش هم این است که آدم های بزرگی مثل پدر من در مقابل ظلمی که به آنها می شد سکوت نمی کردند دائما بیانیه صادر می کردند و با رسانه ها مصاحبه می کردند. در یک کلام اینکه شرایطی که به انها اعمال می شد را نمی پذیرفتند. تمام کسانی که اینطور هستند و الان هم هستند با آنها همین برخورد می شود. انتظار دارند که مردم سرشان را بینذازند پایین و هر بلایی می خواهند سرشان در بیاورند.
دختر شاهرخ زمانی می افزاید: واقعا پدر من در اوج مظلومیت رفت. خیلی به او ظلم شد در این ۴ سالی که زندان بود. حتی نتوانست با مادر خودش خداحافظی کند. حتی من در این مدت ازدواج کردم برای عروسی من نتوانست بیاید برای عقد من نتوانست حضور داشته باشد و ارزوی همه چیز را بر دلش گذاشتند اما باید بمیرند و این آرزو بر دلشان بماند که امثال پدر من سکوت کنند. آنها می میرند هم روح شان زنده است و راهشان ادامه دارد.

نظرات