صدای اعدام خاموش در زندان های جمهوری اسلامی باشیم(علیرضا احمدی)

مرگ تدریجی زندانیان بیمار در زندان‌های جمهوری اسلامی
سال‌هاست شماری از زندانیان سیاسی، عقیدتی و امنیتی که در شرایط نامساعد و غیربهداشتی زندان دچار بیماری می‌شوند یا از قبل بیمار بوده‌اند، دچار مرگ تدریجی می‌شوند یا بیماری‌شان به مرضی صعب‌العلاج تبدیل می‌شود.

درمان این زندانیان بیمار، اغلب در شرایط و محیط زندان، بدون انتقال به بیمارستان انجام می‌شود. تاکنون اخبار مربوط به مرگ شماری از این زندانیان بیمار بر اثر تاخیر در درمان در رسانه‌ها منتشر شده است که از جمله می‌توان به مرگ هدی صابر، افشین اسانلو، حسن ناهید، محسن دگمه‌چی، البرز قاسمی، شاهرخ زمانی و محمد حمادی اشاره کرد.
صدای این زندانی سیاسی بیمار باشیم.

علیرضا احمدی زندانی سیاسی محبوس در بند ۷ زندان اوین است که از سوی شعبه ۱۵ دادگاه  انقلاب تهران  به اتهام همکاری با دول متخاصم به ۴ سال زندان محکوم شده است،

از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابولقاسم صلواتی به ۴ سال زندان محکوم شد.

در تاریخ ۸ مهر ماه ۱۳۹۱ جهت تحمل محکومیت خود به زندان اوین فراخوانده شد.

این زندانی سیاسی  مشکل دررفتگی لگن پا دارد که از کودکی دچار آن بوده است و عدم رسیدگی پزشکی توسط بهداری زندان اوین و متعاقبا حاد شدن بیماری وی، در آستانه معلولیت از ناحیه پا قرار دارد.

بهداری زندان اوین برای تسکین درد علیرضا احمدی از داروی متادون و مصرف به صورت روزانه استفاده نموده که مصرف بیش از اندازه آن در ١ سال گذشته تاثیر بدی روی وی داشته است به طوری که او دچار اختلالات شدید روانی ناشی از مصرف متادون شده و پیگیری برای اعزام این زندانی به بیمارستان جهت عمل جراحی بی نتیجه مانده است.

لازم به ذکر است که علی رضا احمدی نیاز به جراحی زانو دارد.

این زندانی سیاسی  به دلیل مشکلات گوارشی  چهارشنبه ۲۵ آذر ماه به بیمارستان طالقانی تهران اعزام شد و لی به علت نبود تخت خالی جهت بستری مجددا به زندان بازگردانده شد.

علیرضا احمدی  در تاریخ  ۱۱ مرداد ماه ۱۳۹۴ پس از گذشت حدود یک سال جهت ویزیت، انجام سونوگرافی و رادیوگرافی از کبد و شکم  به بیمارستان طالقانی تهران اعزام شد.

لازم به ذکر است که این زندانی سیاسی بادستبند و لباس فرم و با تدابیر امنیتی به بیمارستان طالقانی اعزام شد.

جمهوری اسلامی از هر نرمی برای تخریب و شکنجه زندانیان سیاسی استفاده میکند برای مثال استفاده از غل و زنجیر و مجبور کردن زندانی در پوشیدن فرم لباس زندان در اعزام کردن زندانی به بیمارستان خارج از زندان نمونه های بارزی در سالهای اخیر میباشد چه بسا بسیاری از زندانیان از این عمل سرباز زده اند و از ادامه درمانشان منصرف میشوند .این سیاستی است که  جمهوری اسلامی برای خاموش کردن  صدای زندانیان سیاسی بکار میبرد باید جلوی این حرکت عیرانسانی ایستاد ونگذاریم صدای این عزیزانی که برای آزادی و برابری مبارزه میکنند  خاموش شوند.

صدای  خاموش این عزیزان در بند باشیم.

نظرات