بزرگداشت سالروز ریحانه جباری در استکهلم

روز جمعه بیست و سوم اکتبر سال 2015 کنفرانسی از طرف کمیته بین المللی علیه اعدام در رابطه با سالگرد اعدام ریحانه جباری در پاتوق استکهلم واقع در میدان مدبوریاپلتسن این شهر برگزار شد .
سخنرانان در پانل این کنفرانس شعله پاکروان مادر ریحانه جباری ، مهوش علاسوندی از نهاد مادران و مادر دو اعدامی محمد و عبدالله فتحی ، مهرنوش معظمی از طرف کمیته علیه اعدام شهر استکهلم و ودا ایلکا از کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی شهر استکهلم حضور داشتند .
























در این کنفرانس با شکوه تعداد زیادی از محالفان اعدام حضور داشتند.
کنفرانس با خوش امد گویی به سخنرانان در پانل و حضار در سالن شروع شد همراه با سوالاتی مختلف از سخنرانان .
سوال از شعله پاکروان که بعنوان نزدیکترین فرد در زندگی ریحانه بود ، چطور توانست یکسال بعد از اعدام شدن ریحانه را سپری کند ؟
شعله با ناراحتی و احساس بسیار قوی بعنوان مادر یک اعدامی در ایران سخن گفت که جمهوری اسلامی چطور توانست با سیاستی کثیف و ضد انسانیش دختری جوان را بعنوان قاتل و مجرم به مردم بشناسد و چطور دستگاه قضایی و سیستم ضد انسانیش دختری را به قصد تجاوز به زندان بیندازد و نهایتا اعدامش کند ،
شعله پاکروان از وضعیت دوران زندگی ریحانه جباری در زندان سخن گفت ، از مشکلات و قوانین غیر انسانی حاکم در زندان گفت ، از نداشتن ملاقات حضوری ، و پرونده پر از ابهام ریحانه گفت ، از قانون قصاص و مرتضی سربندی و خانواده اش گفت ،
شعله گفت که هنوز بعداز یکسال نتوانستم خودم را متقاعد کنم که شاید بتوانم مرتضی سربندی را ببخشم ولی مشکلی با بچه هایش ندارم چون انها هم جوان هستند مثل بچه خودم .
سوال دوم از شعله پاکروان ، شما بعنوان یکی از مخالفان اعدام و مبارزان علیع اعدام که فرزندتان شامل این حکم غیر انسانی گردید پیامتان به مردم چیست؟
شعله از پدیده اعدام و لغو اعدام صحبت کرد که مردم هر جا بابد از اعدام بحث و گفتگو کنند در صفهای بنزین ، نان و هر جایی دیگر که چطور باید جلوی کشتار انسانیت را گرفت ؟ از اتحاد و همبستگی مردم در این باره گفت و اینکه هیچ کسی مادر زاد قاتل نیست و این موضوع از جایی شروع میشود که دلیلش را باید در خود جامعه پیدا کرد و اینکه چه کسی بانی و مسبب قتل و جنایت میشود ؟
ایا بجز خود حکومت و قوانیش غیر انسانیش کسی دیگر مسبب این همه مشکلات در جامعه میباشد؟
بعد از صحبتهای مادر ریحانه کلیپی از آخرین صحبتها و خداحافظی ریحانه جباری از خانواده اش و مردم رادیدیم که ریحانه از وضعیتش در زندان ، مشکلاتش ، قوانین غیر انسانیش گفت و تشکر از مردم و خانواده اش بخاطر همه اعتراضات ، کمکها و صمیمیتی که نسبت به او داشتند گفت .
فضای سالن کنفرانس بسیار سنگین از احساسات قوی که حضار نسبت به شعله و ریحانه داشتند بود. چهره های نگران و چشمان اشکبار خیلی از حضار و حتی سخنرانان به چشم میخورد . شعله از لحظات اعدام ریحانه و حال و هوای ان روز یاس و نا امید و سیاه گفت ولی بسیار قوی و با احساس نظر و پیامش را داد ، شعله پر از حس مبارزه برای انسانیت بود ،،،،،،
از مهوش علاسوندی سوال شد که شما این همه انرژی ، توان و مقاومت از کجا می آیدو روز به روز بیشتر میشود؟
مهوش علاسوند از وضعیت فرزندانش و موقعیت زندگی عادی قبل از اعدامشان گفت که چطور به راحتی زندگی میکردند و خانواده ای با شغل معلمی و فرزندان بسیار خوب و شایسته ای داشت ولی بعد از اعدام فرزندانش زندگیش کاملا تغییر کرد و بیشتر معنی پیدا کرد و برای رسیدن به خواسته های خود و فرزندانش و مردم ایران از از جمهوری اسلامی وارد مبارزه بر علیه قوانین قرون وسطایی ایم حکومت شد.
علاسوند از قوانین ضد بشری و جامعه مریض ایران و سردمداران حیوان صفتشان گفت که چطور به دلایل واهی عزیزان را در زندانهای اعدام میکنن؟
و اینکه چرا باید اعدام وجود داشته باشد ؟
وپیامش به مردم مبارزه برای آزادی مردم و لغو اعدام میباشد و از همه مادرانی که فرزندانشان اعدام شدن خواست که با اتحاد همدیگر بتوانند مبارزه را به شکل بهتری به جلو ببرند .
از سخنران دیگر مهرنوش معظمی از پدیده اعدام سوال شد و ایا آنطور که از طرف دولتها عنوان میگردد اعدامها برای تامین امنیت جامعه میباشد و یا اعدام از جرم و جنایت و گسترش مواد مخدر و اعتیاد جلوگیری میکند؟
مهرنوش توضیح داد که اعدام قتل عمد دولتی میباشد و هیچ شخصی به هیچ دلیلی نباید اعدام بشود چه سیاسی و یا چه غیر سیاسی ،
اعدام یک نوع سرکوب به جامعه و مردم میباشد ، اعدام غیر انسانی میباشد .
اعدام به هیچ وجهی از جرم و جنایت جامعه کم نخواهد کرد .
هیچ انسانی بدون دلیل جنایت نمیکند یا در مواد مخدر نمی افتد . باید برگردیم به جامعه و در قوانین جمهوری اسلامی اشکالات را ببینیم .
خیلی از افرادی که قاچاق مواد مخدر میکنند را اعدام میکنن که واقع ادمهای اصلی این مافیا نیستند ، افراد اصلی از خود حکومت هستند که جلویشان گرفته نمیشود تا بتوانند به کار ننگین شان ادامه بدهند ،.
اعدام عدالت نمی آورد مشکلات جامعه را حل نمیکند بلکه جامعه را مشکل دار میکند و هر روز به جرم و جنایت اضافه مبشود .
آخرین سخنران این کنفرانس ودا ایلکا از کمیته مبارزه برای ازادی زندانیان سیاسی بود که اولین سوالش این بود که زندانی سیاسی چه تعریفی دارد؟
ودا توضیح داد شخصی که بر علیه قوانین یک حکومت فعالیت سیاسی میکند بدون در نظر گرفتن منافع شخصی اش و زندگی عادیش که نهایتا به زندان روی می آورد را زندانی سیاسی مینامند.
و توضیح داد که فرق بین زندانی سیاسی در حال حاضر ودر دهه شصت چه بود ؟ چون در دهه شصت احزاب و تشکیلات مشخصی وجود داشت که هر شخصی با توجه به گرایش فکریش با ان حزب یا تشکیلات کار سیاسیش را ادامه میداد ، ولی در اوایل دهه شصت این گروهها و احزاب یا تشکیلات از طرف حکومت سرکوب شدند و یا در زندانها کشته شدن مثل تابستان سال شصت و هفت که هزاران انسان از گروهای مختلف چپ و راست در زندانها کشته شدند .
ولی در این سالها کار سیاسی و یک فرد سیاسی مثل قبلا عمل نمیکنه ، الان جنبشهای مختلفی بوجود میاید مثل اسید پاشی ، آزادی یواشکی ، مسله کودکان کارو خیابان ، کارگری ، زنان و غیره وجود داره .
در این سالها هر فرد عادی میتونه کارهای سیاسی انجام بده و به نظر من یک زن یا دختری که در ایران حجاب را قبول نداره ، نوع و رنگ لباسش را قبول نداره میتونه یک فرد سیاسی باشه چرا چون ان قوانین حاکم بر جامعه را قبول نداره .
سوال دوم از ودا اینکه شرایط زندگی در زندانهای سیاسی و عادی متفاوت هست؟
بله متفاوت هست چرا چون وقتی ما میگوییم زندانی سیاسی یعنی کسی که در رابطه مسایل سیاسی کار کرده ، مبارزه کرده و با تجربه هست ، و یاد گرفته که چطور از حقش دفاع کنه .
در هر شرایطی و هر مشکلی برایش در زندان پیش بیاید را میتونه به شکل اعتراض بیان کنه چون این افراد خودشان رهبران جنبشهای مختلفی هستند در داخل زندان بیانیه میدن ، مطلب مینویسند ، جلسات مختلف دارند در زندان و با دنیای بیرون از زندان تماس دارن و حتی رهبرانی هستند برای کسانی که در بیرون از زندان زندگی میکنند . مثل بهنام ابراهیم زاده و شاهرخ زمانی که کشته شده و خیلی از زندانیای دیگر .
و حتی برای بهتر زندگی کردن و حق زندانیان عادی در زندان بسر میبرند چرا چون زندانیان عادی معمولا از فقر فکری و مادی هستند و از خانواده ای که مشکل دارند و یا در جامعه با مشکل روبرو میشوند و یاد نگرفته اند که چطور از خودشون دفاع کنند برای بهتر زندگی کردن .
ودا ایلکا از وضعیت کمبود دارو و درمان در زندانها صحبت کرد که بهداری زندان دارو و یا پزشک نداره و اینکه اگر زندانی مریض باشد با مشکل روبرو میشود و حتی زندانی را به بهداری نمیبرند و یا زندانیانی که احتیاج به جراحی های مختلف دارند را به بیمارستان بیرون از زندان نمیفرستند و اگر هم بفرستن که بخاطر کمپینهای جهانی و سرو صدای مردم مجبور میشوند زندانی را به بیمارستان ببرند و روی تخت بیمارستان با دست و پا بسته نگهداری میشوند در بیشتر اوقات قبل از اینکه زندانی حالش بهتر بشه او را به زندان برمیگردانند با شرایط بسیار سخت و غیر انسانی .
در صورتی که در ماده 113 آیین نامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور آمده هر زندانی که احساس کسالت کرده باید به بهداری زندان فرستاده بشود که البته در ایران هم چنین مسله اصلا وجود نداره .
در همین ایین نامه در بند 229 در ارتباط با حق مرخصی زندانیها امده که اگر زندانی مریضی صعب اعلاجی داره باید به مرخصی یک ماهه برود که البته قابل تمدید هم هست و یا اگر مریضی لا علاجی داره از طرف رییس زندان پیشنهاد عفو و ازادی زندانی را داره .
و یا در ماده 115 همین ایین نامه امده که زندانی که مریض هست باید در بهداری زندان بستری بشود ولی من میخام بپرسم که چرا مثلا در مورد شاهرخ زمانی که جدیدا در زندان به طرز مشکوکی کشته شده صدق نشد؟ و اینکه پزشک بهداری زندان حتی جسد شاهرخ بیانی را لمس نکرده و دلایل اسلامی اوردن که لمس کردن جسد یا میت احتیاج به غسل میت داره .
و بخاطر کمبود دارو و درمان و رسیدگی نکردن و همچنین شکنجه های روحی و جسمی خیلی از زندانیان در زندانها کشته میشوند که در واقع اعدامهای خاموش در زندان هستند. مسول مرگشان کیست؟

بعد از اتمام سوالات ، هرمز رها مسول کمیته علیه اعدام از شعله پاکروان مادر ریحانه جباری، مهوش علاسوندی ، ودا ایلکا و مهرنوش معظمی و حضار در سالن تشکر زیاد کرد و ارزوی دنیایی بدون اعدام کرد.
در اخر مجری برنامه سیما بهاری از شرکت کنندگان و سخنرانان تشکر و قدر دانی کرد و با ارزوی دنیای بدون اعدام را خواهان شد ،
كميته مبارزه براى آزادى زندانيان سياسى- استكهلم

نظرات