رد شدن به محتوای اصلی

وقتی مقتول برای بخشش قاتل پادرمیانی‌کرد





وقتی مقتول برای بخشش قاتل پادرمیانی‌کرد
 جوانى که به اتهام قتل یک دختر به قصاص محکوم شده بود، با رضایت خانوادهمقتول از اعدام نجات یافت.
 قصاص تنها خواسته خانواده دختری بود که ۴سال پیش با ضربات چاقوی پسری جوان به قتل رسید.
آنها در اين مدت همه تلاش‌شان را كردند تا قاتلان دخترشان به دار مجازات آويخته شوند اما چند شب پيش از اجراي حكم، خواب عجيبي سرنوشت جوان محكوم به اعدام را تغيير داد. نخستين برگ از اين پرونده جنايي بعدازظهر ۱۸ مرداد سال ۹۰ ورق خورد. آن روز ساكنان منطقه نسيم‌شهر رباط‌ كريم با شنيدن صداي فريادهاي دخترجواني، از خانه‌هايشان خارج شدند و دختر و پسري را ديدند كه با هم درگير شده‌اند. در جريان اين درگيري پسرجوان با چاقو چند ضربه به دختر زد و سپس خودزني كرد. شاهدان وحشتزده با پليس تماس گرفتند و مأموران كلانتري۱۲ نسيم‌شهر راهي محل حادثه شدند.
بررسي‌ها نشان مي‌داد دختر جوان پيش از حضور مأموران و اورژانس جان باخته اما عامل جنايت هنوز زنده بود. او كه سعيد نام دارد به بيمارستان منتقل شد و پس از درمان اوليه، تحت بازجويي قرار گرفت. او گفت: چند وقت پيش با دختري به نام مينا آشنا شدم و مدتي بعد قرار ازدواج گذاشتيم. علاقه من به مينا به حدي بود كه وقتي او از من خواست به دانشگاه بروم و درس بخوانم تا خانواده‌اش با ازدواجمان مخالفت نكنند، تمام تلاشم را كردم و موفق شدم در رشته مهندسي قبول شوم.
بعد از قبولي در دانشگاه، احساس مي‌كردم به‌زودي به آرزويم كه ازدواج با مينا بود، خواهم رسيد اما چند روز پيش اتفاق غيرمنتظره‌اي افتاد. پسر جوان ادامه داد: من مقتول را از مدت‌ها قبل مي‌شناختم. او نزد مينا رفته و درباره من چيزهايي گفته بود كه باعث شد مينا از ازدواج با من منصرف شود. آنقدر عصباني شده بودم كه نزد مقتول رفتم و از او خواستم مينا را از تصميمش منصرف كند و به او بگويد كه درباره من به وي دروغ گفته اما او نپذيرفت. من هم عصبي شدم و با چاقو چند ضربه به او زدم و بعد اقدام به‌خودكشي كردم اما زنده ماندم. با اعترافات متهم، پرونده در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان تهران رسيدگي شد و پدر و مادر مقتول خواستار صدور حكم قصاص براي متهم به نام سعيد شدند. در نهايت قضات دادگاه رأي به قصاص او دادند كه اين حكم مدتي بعد در شعبه ۱۶ ديوان عالي كشور نيز تأييد و پرونده براي اجراي حكم به دادسراي جنايي تهران فرستاده شد.
سعيد مي‌دانست با قطعي شدن حكم قصاص، فاصله چنداني تا طناب دار ندارد. به همين دليل از خانواده‌اش خواست براي جلب رضايت اولياي‌دم دست‌به‌كار شوند. با وجود تلاش‌هاي اوليه، پدر و مادر مقتول حاضر به گذشت نبودند. درحالي‌كه زمان زيادي به اجراي حكم باقي نمانده بود اتفاق غيرمنتظره‌اي افتاد.پدر مقتول كه حتي پول تفاضل ديه را حاضر كرده بود تا هرچه زودتر قاتل دخترش را مجازات كند يك‌شبه ‌نظرش عوض شد و ۶ خرداد‌ماه سال‌جاري پاي برگه رضايتنامه را امضا كرد. همين كافي بود تا سعيد از چوبه دار فاصله بگيرد و كابوس اعدام به پايان برسد.
قيصر شكري پدر مقتول گفت: دخترم زهرا فقط ۲۳ سالش بود كه كشته شد و من در اين ۴ سال فقط به قصاص قاتل او فكر مي‌كردم تا اينكه چند وقت پيش خواب عجيبي ديدم. خواب ديدم كه زهرا مي‌گفت قاتلش را ببخشم. همان شب نوه ۱۲ ساله‌ام و همسرم نيز خواب زهرا را ديده بودند. وي ادامه داد: همسرم مدتي است كه به بيماري سرطان معده مبتلا شده و در بيمارستان بستري است. آن شب به نيت شفاي همسرم تصميم گرفتيم قاتل زهرا را ببخشيم. از سوي ديگر اعياد شعبانيه نيز باعث شد كه در تصميم‌مان مصمم‌تر شويم براي همين از خون دخترمان گذشتيم و قاتل او را بخشيديم. با بخشش اولياي دم، ‌متهم از چوبه دار نجات پيدا كرد و به‌زودي از لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه خواهد شد.
علي رحيمي، پدر متهم مي‌گويد: پسرم دروازه بان بود و مدتي در تيم نوجوانان صباباتري بازي مي‌كرد. وقتي شنيدم دختري را به قتل رسانده حسابي شوكه شدم. او دررشته مهندسي درس مي‌خواند و در مدت ۴ سالي كه در زندان است درس خوانده و مدركش را گرفته است. پسرم در زندان توبه كرده و خيلي پشيمان است. وقتي توبه و پشيماني او را ديدم تلاش زيادي كردم تا از خانواده مقتول رضايت بگيرم. در اين مدت دست‌كم ۵۰ نفر را به خانه مقتول فرستادم به اين اميد كه با پادرمياني آنها، خانواده مقتول رضايت بدهند اما نشد تا اينكه سرانجام پدرمقتول راضي شد تا از خونخواهي بگذرد و من و خانواده‌ام واقعا زندگي دوباره پسرم را مديون آنها هستيم و هميشه دعايشان مي‌كنيم.

نظرات