مادر سهراب اعرابی: سیمین بانو! ممنون که درد ما را باور داشتی



چکیده :تو زنده ای زیرا اشعارت و گرمی احساس درونی ات با اشعارت در هم تنیده شده و در میان مردم رنج دیده ما بسیار شناخته شده، و من یکی از همان مردم ام که با اشعارت آرامش می گیرم و داد بیداد را فریاد می زنم. روح و روان ات آرام. ممنون که درد ما را باور داشتی....


کلمه: چهلمین روز درگذشت سیمین بهبهانی فرا می رسد و ناباوری هنوز دوستداران بانوی شعر ایران را رها نمی کند. او در ۲۸ مرداد امسال رفت و زندانیان سیاسی رجایی شهر برایش نوشتند: ۶۰ سال هر ۲۸ مردادی که می‌آمد، ماتم استبداد سینه سیمین شعر ایران را می‌فشرد و امسال در چنین روزی قلب او که همواره برای وطن می‌سرود، از حرکت ایستاد.
کلمه به این مناسبت، دلنوشته ای را که پروین فهیمی مادر شهید سهراب اعرابی برای مرحوم سیمین بهبهانی به رشته تحریر درآورده، منتشر می کند:
«سیمین بانو»
با شعر هوای گریه ات، گریه می کنم. با شعر چرا رفته ای تو، رفتن عزیزان را از این دنیا شکوه می کنم و با دوباره می سازمت وطن ات، انرژی می گیرم و به اوج می رسم.
تمامی شعرهایت برایم نمادی از روزهای درد و رنجی است که بر سر ما زنان و مردان ایران زمین آمده است. اما نوید امید در شعر «می سازمت وطن»، دوباره امید را در رگ هایم به حرکت در می آورد.
هیچ ایرانی نیست که با این شعر به هیجان نیاید و آن را با عشق فریاد نزند.
من با تمام وجودم این سروده ات را حس می کنم. برای ماندن و توانستن آن را مداوم زمزمه می کنم:
دوباره می سازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم
اگر چه با استخوان خویش
دوباره می بویم از تو گل
به میل نسل جوان تو
دوباره میشویم از تو خون
به سیل اشک روان خویش
آری خواهیم ساخت تو را وطن، اگرچه بیش از توان خویش.
باور کن سیمین بانو با شعرهایت زندگی می کنم، چون درد و رنج ما در آن نمایان است.
تو زنده ای زیرا اشعارت و گرمی احساس درونی ات با اشعارت در هم تنیده شده و در میان مردم رنج دیده ما بسیار شناخته شده، و من یکی از همان مردم ام که با اشعارت آرامش می گیرم و داد بیداد را فریاد می زنم.
روح و روان ات آرام.
ممنون که درد ما را باور داشتی
پروین فهیمی

نظرات