از درون کشوري با يک ماشين جنايت
جمهوري اسلامي ايران در دنيا از نظر اعدام به نسبت جمعيت در صدر جدول قرار دارد. از زماني که حسن روحاني رياست جمهوري در ايران را به عهده گرفت، آمار اعدامها سر به فلک ميزند. . در همين مدت بيش از ۷۰۰ نفر اعدام شده اند در زندانها در ميادين و يا در خفا . اعدام نشان ميدهد که رژيم اسلامي براي سرکوب و به شکست کشاندن آشوبها از آن استفاده ميکند روحاني به بهترين نحو از اين ابزار سرکوب استفاده کرده است.
مينا احدي فعال سياسي و ايراني پناهنده در آلمان، مدام در حال پاسخ دادن به تلفنها است.
سلام مينا ، آيا صداي منو مي شنوي؟
و از آنطرف خط يک محکوم به اعدام است که با او حرف ميزند. و مينا ميگويد: حال تو خوبه. صداي منو مي شنوي از وضعت چه خبر؟
اين داستان زندگي مينا است. زندگي اي که به زندگي محکومين به اعدام و به صداي آنها از سلول هاي مرگ حکومت اسلامي وصل شده است.
و مي شنويم که زنداني محکوم به اعدام ميگويد براي معالجه قرار است فردا به بيمارستان منتقل شوم.... فردا براي معاينه بيضه هايم که در اثر شکنجه آسيب ديده به بيمارستان ميروم...
زانيار مرادي از زندان رجايي شهر با تلفن همراه که از فيلترهاي ماهواره اي گذشته ، دارد با بيرون زندان حرف ميزند او چند سال قبل به اعدام محکوم شده است.
از آن زمان، همراه با دوست خود لقمان ، در صف اعدام در یکی از خونین ترین زندانها در کشور، واقع در شهرستان کرج است. او بشدت شکنجه شده است . ضرب و شتم در دوره بازجويي اش ، دو مهره اش شکسته و سراسر بدنش آسيب ديده است. عفونت شديد داشته و بيضه هايش بشدت زير شکنجه آسيب ديده اند.
اعدام او می تواند در هر زماني رخ دهد، ما می دانیم که گاهی اوقات یک خانواده در قبل از اعدام، هشدار ميگيرند و گاهي نیم ساعت وقت دارند با فرزند محکوم به اعدامشان خداحافظي کنند. ، اما گاهی اوقات هرگز تماس نميگيرند و بعد از اعدام خبر قتل فرزندان را به خانواده ها ميدهند.
از برادر زانيار ميپرسيم شما فکر ميکنيد در ايران عدالت براي شما وجود دارد؟
خانواده زانيار ميگويند : ما از دولت خواسته ايم فرزند ما را به بيمارستان ببرند پاسخ هميشه با تندي بوده و ميگويند وقتي محکوم به اعدام است معالجه ميخواهد چه کند.
در سال ۲۰۰۹ اين دو جوان در کردستان دستگير ميشوند. متهم به قتل پسر امام جمعه مريوان هستند . به آنها اتهام محاربه زده شده و دشمني با خدا يا محاربه در ايران حکمش مرگ است.
یکی از رایج ترین اتهامات بر عليه فعالين سياسي و مخالفان سیاسی .
لقمان مرادي يکسال تمام در سياه چالها بوده و بشدت آزار ديده است.
خانواده لقمان در يک خانه کوچک در حومه مريوان زندگي ميکنند در کوههاي کردستان هم مرز با کردستان عراق ، مردم اينجا آموخته اند با درد و رنج زندگي کنند. خانواده اي که با وحشت رسيدن خبر اعدام فرزندشان شب را به روز ميرسانند.
خانواده بزرگ لقمان در خانه جمع شده اند برادر و عمه و عمو در يک اطاق هستند همه ميگويند که اتهام به لقمان و زانيار غلط است . هيچ شواهدي ندارند ميگويند پرونده سياسي است و يکسال آنها را شکنجه داده و اقرار گرفته اند.
پدر لقمان ميگويد در يک دادگاه با عجله بيست دقيقه طول نکشيد و سپس حکم اعدام دادند. او اشک ميريزد و جرعه اي چاي مي نوشد و ميگويد: " اعدام در هر زماني ممکنست انجام بشود، ما مي دانيم که بعضي وقتها به خانواده ها خبر ميدهند و اين هشداري است براي خانواده ولي بعضي وقتها هرگز تماسي گرفته نميشود و اعدام ميکنند،. آيا بنظر شما در ايران با اين نوع رفتارها عدالتي وجود دارد؟ "
پدر لقمان راننده است ۵۶ سال سن دارد و کيف پولش را نشان ميدهد که عکس فرزندش در آن است لقمان مرادي، او ميگويد اکنون شاهد پيدا شده و شاهدان ميگويند که لقمان در صحنه قتل پسر امام جمعه نبوده است.
هفت ماه است که او را نديده ايم و با او صحبت نکرده ايم، همه ما در يک شکنجه روحي بسر ميبريم هم خودم و هم خواهر وبرادران او و مادرش هميشه در حال گريه هستيم هر شب به ياد او گريه ميکنيم و ميگوييم شايد امروز روز اعدام باشد!!! .
٣۱ دسامبر ۲۰۱۰ روز سياهي است که هرگز فراموش نميکند روزي که زانيار و لقمان به اعدام محکوم شدند. همه خانواده ميدانند که اين يک موضوع سياسي است . پدر زانيار يک فعال سياسي شناخته شده از کردستان است و بهمين دليل فرزندش را به اعدام محکوم کرده اند.
اعدام در ملاء عام برای ارعاب مخالفان
در سال ۲۰۱٣ سازمان حقوق بشرايران اعلام کرد که ۶۸۷ نفر در ايران اعدام شده اند. اين بالاترين رقم اعدام در پانزده سال گذشته بوده است با اين حال دولت تنها آمار اعدام ٣۸۸ نفر را اعلام کرده است در سال ۲۰۱۴ طبق آمار دولتي ۲۴۷ نفر اعدام شده اند اما تعداد بسيار بالاتر است.
سازمان مزبور ميگويد : در ايران قوانين اسلامي بر اساس شريعت هست و براي ۱٣۱ جرم اعدام در نظر گرفته شده ، از جمله رابطه جنسي خارج از ازدواج و همجنسگرايي و جرايم مربوط به مواد مخدر يا ارتداد و يا فعاليت عليه جمهوري اسلامي بعضي جرايم از جمله نوشيدن الکل چند ضربه شلاق دارد.
روش اصلي اعدام حلق آويز کردن است با کمک جرثقيل يا از روي يک چهارپايه اما اعدام و يا سنگسار جزو قوانين ايران هست . اکثر اعدامها در زندان است برخي در خارج از زندان و در ملا عام در اکثر شهرستانها براي ارعاب مردم ميکشند.
اعدام مجيد و حسين در ملا عام در تهران
نازنين در ايران بما ميگويد که در اوايل صبح هنگامي که شما در خيابان راه ميرويد ، و نميدانيد چه خبر است مي بينيد تعدادي ايستاده اند و کسي اعدام ميشود. " ناگهان نگهبانان زنداني را دست بسته مي آورند چشم بسته و او را روي يک صندلي قرار ميدهند طناب دار به گردن او مي اندازند و اگر شما اعتراض کنيد و علامتي بدهيد ممکنست مشکل برايتان ايجاد شود . جلادان به اين ترتيب ميکشند و ما شاهد اين اعدام ها هستيم. "
"کسانی که آمده اند و نگاه ميکنند کنجکاو هستند ، نازنین اينرا ميگويد ، "کسانی هستند که می خواهند بدانند که آنچه اتفاق مي افتد لحظه مرگ يک نفر است. "
بسیاری درک نمی کنند، در اين لحظه چه چيزي اتفاق می افتد، همه با تعجب و حيرت و ترس نگاه ميکنند، تا زمانی که دیگر خیلی دیر شده يک نفر جان ميدهد و آنها يعني جمعيت حیرت زده هستند. " گاهی اوقات ، مخاطبين احساس همدلی برای محکوم ميکنند و فریاد عليه جلاد ميزنند و خواهان آزادي محکوم به اعدام ميشوند.همانطور که در ویدیو هایي در تاریخ 26 فوریه که در آن یک مادر گریه می کند و التماس ميکند برای بخشش پسرش . ناگهان جمعیت تشویق ميکنند و با تمام قوا فرياد ميزنند . نازنين بما ميگويد که "به نظر من ، " این اعدام ها هیچ اثر بازدارنده ندارند."
" بسیاری از دوستان من به دار آویخته و یا سنگسار شدند "
نگهبانان با چشم بسته مرا بردند، از صندلي بالا رفتم، طناب دار بگردنم انداختند و اگر لحظه اي بيشتر آنجا بودم صندلي را ميکشيدند و من مرده بودم. آنها مرگ مرا تماشا ميکردند.
کبراي رحمانپور اولين زني است که بعد از ۱۲ سال زندان و بر اثر اعتراضات و کمپين بين المللي گسترده از اعدام نجات يافته و اکنون آزاد است.
او در سال ۲۰۰۰ به اتهام قتل مادر شوهرش دستگير شد . او در خاطراتش از " اعترافات اجباري" و " سو استفاده جنسي" حرف زده زده است . کبري فقط ۱۱ ماه پيش از زندان آزاد شده است و در خانه خود در تهران خاطراتش از اوين را بازگو ميکند اوين يکي از بزرگترين زندانها در ايران و جايي است که بسياري آنرا به جهنم روي زمين توصيف کرده اند.
" بسیاری از دوستان من به دار آویخته و یا سنگسار شدند. اعدام ها در مواردي در مورد جرائم بسيار کوچک هم اجرا ميشد. برخي از زندانيها در اوين بدليل عدم رعايت حجاب مي آمدند و چند روزي زنداني بودند، او ميگويد يک شب قبل از اعدام ما را به يک سلول انفرادي ميبردند. شب قبل از انتقال به سلول انفرادي محکوم به اعدام در بغل يک زنداني ديگر ميخوابيد چرا که ما ميترسيديم و کبري سه بار به اين سلول انفرادي قدم گذاشته و هر بار به نوعي نجات يافته بود.
در مواردي اعدام بدون هشدار قبلي بوده و يکباره سپيده دم آمده و کسي را برده و اعدام کرده اند. او ميگويد بعدها اعتراضات باعث شد حداقل به زنداني قبلا خبر ميدادند که ميخواهند او را بکشند. و به خانواده اش اجازه ميدادند خداحافظي کنند.
کبري رحمانپور در خانه کوچکي در تهران زندگي ميکند او اکنون ٣۲ سال سن دارد و ميگويد وقتي اولين بار شنيد که به اعدام محکوم شده است، سه روز تب داشت .
سه روز تمام به سقف خيره شده بودم و قادر نبودم حرف بزنم. او ميگويد بارها به اين مرگ با مشقت فکر ميکردم. او ميگويد چگونه ميتوانيد تشخيص دهيد واقعا يک نفر متهم است آيا امکان هيچ اشتباهي وجود ندارد و اگر اشتباه شود آيا امکان باز گشت به زندگي اين فرد فراهم است؟
این فقط نمونه ای از یک کشور بیمار است.
او ميگويد بارها کابوس مي بيند که اعدام شده است و پاهايش آويزان است ديگران او را نگاه ميکنند و به اين ترتيب در طول ساليان ميگويد ترس از مرگ را از دست دادم.
بسیاری از دوستان من به دار آویخته و یا سنگسار شدند.
قوانين اسلامي چشم در برابر چشم است او ميگويد تهمينه ميلاني و همکارانش کمک کردند. پول جمع کردند و به خانواده قرباني دادند. او اکنون کارگر است درجايي کار ميکند و در طول سالها زندان در زندان هم کار ميکرده است در يک اطاق با مادرش و دو برادرش زندگي ميکند يک برادر او عقب مانده ذهني است. در يک طاقچه عکسهايي از امامان شيعه را گذاشته اند و نگاه غم انگيز پدرش که چند ماه بعد از آزادي دخترش از زندان درگذشت .
روحانی ، آیا رهبر اصلاح طلب است ؟
در ماههاي بعد از انتخاب روحاني بعنوان رئيس جمهور در ژوئن ۲۰۱٣ تعداد اعدامهادر ايران بسيار گسترش يافت. از ۱۸ ژوئن بر اساس آمار سازمان حقوق بشر تا ژوئيه ۷٣ نفر اعدام شدند در ماه اوت ۵۵ نفر و در سپتامبر ۸۲ نفر. احمد اميري مقدم ميگويد با اعدامها حکومت ميخواهد به مردم بگويد کنترل کشور در دستش است و مردم را کنترل ميکند.
مينا احدي بنيانگزار کميته بين المللي عليه اعدام ميگويد " قوه قضاييه نامه اي به زندانها ارسال کرده و از همه زندانها خواسته تعدادي را اعدام کنند" مينا ميگويد در دوره به اصطلاح مبارزات انتخاباتي روحاني وعده آزاديهاي بيشتر داد و از آزادي زندانيان سياسي حرف زد و بعد از رييس جمهور شدن تنها به افزاش اعدامها دست زد براي جلوگيري از اعتراضات و گسترش يافتن اعتراضات .
مينا ۱۸ سال پيش به آلمان آمده همسرش در ايران اعدام شده است. او به يک مبارزه بزرگ عليه اعدام و سنگسار دست زده و دستاوردهاي بزرگي نيز داشته است . از جمله از سال ۲۰۰۸ عملا در ايران سنگسار متوقف شده است.
جمهوري اسلامي ايران اعلام ميکند که بيشتر اعدامها مربوط به جرايم مواد مخدري است . در سال ۲۰۱۲ ، ۷٣ در صد اعدامها مربوط به مواد مخدريها است. مشاور سابق روحاني و مشاور اکنون روحاني در امور اقتصادي ميگويد : " ما فعالين سياسي را اعدام نميکنيم اما مواد مخدريها را اعدام ميکنيم . در کشور ما چهار تا پنج ميليون مواد مخدري هست" ليلاز اينرا ميگويد.
مقامات حکومت اسلامي دو چهره از حود نشان ميدهند به غرب چهره ملايم نشان ميدهند و رو به مردم ايران وحشت ايجاد ميکنند و ميکشند.
در مقابل، سازمان های حقوق بشر ادعا می کنند که " بسیاری از زندانیان سیاسی به اتهام مواد مخدر اعدام شده اند" این را شیوا محبوبی ، سخنگوی کمپین برای زندانیان سیاسی در ایران ( CFPPI ) ، یک ایرانی که 20 سال در لندن زندگی می کنند، ميگويد. شيوا محبوبي ميگويد زندانيان سياسي را اذيت و آزار ميدهند و بدليل عدم رسيدگي پزشکي نيز تعدادي را ميکشند.
نامه های زندانیان
زندانيان از داخل زندان نامه سرگشاده مينويسند و پخش ميکنند. زندانيان مينويسند که هر يکشنبه و يا چهارشنبه تعدادي را براي اعدام ميبرند.
مهدی علیزاده در نامه خود از بند 350 زندان اوین ميگويد. علاوه بر این شرایط سخت در زندان ، زندانیان سیاسی از هر نوع از مراقبت های پزشکی محروم هستند. این همان چیزی است که بسیاری از فعالان " کشتار خاموش" آنرا نام نهاده اند. به عنوان مثال، وبلاگ نويسان و يا فعالين سياسي زيادي در اثر شکنجه و يا عدم رسيدگي به بيماريشان کشته شده اند.
از زندان بندر عباس ، یک شهرستان در جنوب ایران ، گزارش گرفته ايم که که در آن 400 نفر از زندانیان با ایدز، سل، هپاتیت و اعتیاد، در يک جا زندگي ميکنند. ... هر هفته سه زندانی کشته وجود دارد، يعني زندانياني که ميميرند و يا در اثر نزاع کشته ميشوند. " در اين نامه که از درون زندان آمده است ميخوانيم که همه بخش ها آلوده است ، نگهبانان جرات نميکنند وارد شوند، يا اگر مي آيند ماسک دارند که بيمار نشوند.
اخیرا ما در تماس با دیگر سازمان های بین المللی از آنها مي شنويم که صبر کنيد اوضاع در دوره روحاني بهتر خواهد شد. اما واقعیت بسیار متفاوت است. حتی وضعیت در داخل زندان ها بدتر شده است.
اگر چه رژیم ایران وجود زندانیان سیاسی در زندان های خود را نمی پذیرد ، نامه ها ي زيادي به دست ما می رسند. هر یک از فعالان، مدافعان حقوق بشر ، وکلا، روزنامه نگاران، هنرمندان و تعداد زيادي در اين مبارزات دخيل هستند و تعداد زيادي هستند که آماده هستند براي ما از داخل زندان گزارش دهند. این فهرست بی پایان است. احمد دانشپور ، به عنوان مثال، به مرگ برای عضویت در مجاهدین ( سازمان سیاسی غیر قانونی ) محکوم شده است، او از تشنج پس از ضرب و شتم توسط ماموران های مختلف رنج می برد. در ماه های اخیر ، وزن زيادي را از دست داده است 55 کیلوشده است و سلامت احمد در خطر جدي است.
کاظميني بروجردی يک روحاني است ، این فعال ایرانی که سال ها برای جدایی دین از دولت می جنگید، تا به حال شاهد تعرض به همسر و فرزندان خود بوده است او را متهم کرده اند که با سرویس های مخفی بيگانه تماس داشته است!! .
محمد رضا پور شجري یک وبلاگ نویس شناخته شده است. او به نقد مذهب اسلام پرداخته و گزارشاتي در مورد وضعیت سیاسی در ایران نوشته است . او در سال 2010 دستگیر شد و به جرم " تهدید برای امنیت ملی" محکوم شده است. در اثر شکنجه، محمد رضا دو حمله قلبی داشته و به دیابت مبتلا است. ، اما مقامات زندان او را مورد مداوا قرار نداده و به او دارو نميدهند. دختر او ، از سر ناراحتي و اعتراض ، در نامه ای سرگشاده مينويسد: «جمهوری اسلامی می خواهد پدم را بکشد. پدر من به زندان محکوم شده و نه اعدام ... " میترا پور شجري نوشت: " منظورم اينست که اگر اتفاقي براي پدر من بيفتد ، شخص خامنه اي مسئول است." "
لينک مطلب از روزنامه :http://www.elconfidencial.com/mundo/2014-05-17/dentro-de-la-maquinaria-de-muerte-de-iran_132010/
کميته بين المللي عليه اعدام
۲۱ مه 2014
جمهوري اسلامي ايران در دنيا از نظر اعدام به نسبت جمعيت در صدر جدول قرار دارد. از زماني که حسن روحاني رياست جمهوري در ايران را به عهده گرفت، آمار اعدامها سر به فلک ميزند. . در همين مدت بيش از ۷۰۰ نفر اعدام شده اند در زندانها در ميادين و يا در خفا . اعدام نشان ميدهد که رژيم اسلامي براي سرکوب و به شکست کشاندن آشوبها از آن استفاده ميکند روحاني به بهترين نحو از اين ابزار سرکوب استفاده کرده است.
مينا احدي فعال سياسي و ايراني پناهنده در آلمان، مدام در حال پاسخ دادن به تلفنها است.
سلام مينا ، آيا صداي منو مي شنوي؟
و از آنطرف خط يک محکوم به اعدام است که با او حرف ميزند. و مينا ميگويد: حال تو خوبه. صداي منو مي شنوي از وضعت چه خبر؟
اين داستان زندگي مينا است. زندگي اي که به زندگي محکومين به اعدام و به صداي آنها از سلول هاي مرگ حکومت اسلامي وصل شده است.
و مي شنويم که زنداني محکوم به اعدام ميگويد براي معالجه قرار است فردا به بيمارستان منتقل شوم.... فردا براي معاينه بيضه هايم که در اثر شکنجه آسيب ديده به بيمارستان ميروم...
زانيار مرادي از زندان رجايي شهر با تلفن همراه که از فيلترهاي ماهواره اي گذشته ، دارد با بيرون زندان حرف ميزند او چند سال قبل به اعدام محکوم شده است.
از آن زمان، همراه با دوست خود لقمان ، در صف اعدام در یکی از خونین ترین زندانها در کشور، واقع در شهرستان کرج است. او بشدت شکنجه شده است . ضرب و شتم در دوره بازجويي اش ، دو مهره اش شکسته و سراسر بدنش آسيب ديده است. عفونت شديد داشته و بيضه هايش بشدت زير شکنجه آسيب ديده اند.
اعدام او می تواند در هر زماني رخ دهد، ما می دانیم که گاهی اوقات یک خانواده در قبل از اعدام، هشدار ميگيرند و گاهي نیم ساعت وقت دارند با فرزند محکوم به اعدامشان خداحافظي کنند. ، اما گاهی اوقات هرگز تماس نميگيرند و بعد از اعدام خبر قتل فرزندان را به خانواده ها ميدهند.
از برادر زانيار ميپرسيم شما فکر ميکنيد در ايران عدالت براي شما وجود دارد؟
خانواده زانيار ميگويند : ما از دولت خواسته ايم فرزند ما را به بيمارستان ببرند پاسخ هميشه با تندي بوده و ميگويند وقتي محکوم به اعدام است معالجه ميخواهد چه کند.
در سال ۲۰۰۹ اين دو جوان در کردستان دستگير ميشوند. متهم به قتل پسر امام جمعه مريوان هستند . به آنها اتهام محاربه زده شده و دشمني با خدا يا محاربه در ايران حکمش مرگ است.
یکی از رایج ترین اتهامات بر عليه فعالين سياسي و مخالفان سیاسی .
لقمان مرادي يکسال تمام در سياه چالها بوده و بشدت آزار ديده است.
خانواده لقمان در يک خانه کوچک در حومه مريوان زندگي ميکنند در کوههاي کردستان هم مرز با کردستان عراق ، مردم اينجا آموخته اند با درد و رنج زندگي کنند. خانواده اي که با وحشت رسيدن خبر اعدام فرزندشان شب را به روز ميرسانند.
خانواده بزرگ لقمان در خانه جمع شده اند برادر و عمه و عمو در يک اطاق هستند همه ميگويند که اتهام به لقمان و زانيار غلط است . هيچ شواهدي ندارند ميگويند پرونده سياسي است و يکسال آنها را شکنجه داده و اقرار گرفته اند.
پدر لقمان ميگويد در يک دادگاه با عجله بيست دقيقه طول نکشيد و سپس حکم اعدام دادند. او اشک ميريزد و جرعه اي چاي مي نوشد و ميگويد: " اعدام در هر زماني ممکنست انجام بشود، ما مي دانيم که بعضي وقتها به خانواده ها خبر ميدهند و اين هشداري است براي خانواده ولي بعضي وقتها هرگز تماسي گرفته نميشود و اعدام ميکنند،. آيا بنظر شما در ايران با اين نوع رفتارها عدالتي وجود دارد؟ "
پدر لقمان راننده است ۵۶ سال سن دارد و کيف پولش را نشان ميدهد که عکس فرزندش در آن است لقمان مرادي، او ميگويد اکنون شاهد پيدا شده و شاهدان ميگويند که لقمان در صحنه قتل پسر امام جمعه نبوده است.
هفت ماه است که او را نديده ايم و با او صحبت نکرده ايم، همه ما در يک شکنجه روحي بسر ميبريم هم خودم و هم خواهر وبرادران او و مادرش هميشه در حال گريه هستيم هر شب به ياد او گريه ميکنيم و ميگوييم شايد امروز روز اعدام باشد!!! .
٣۱ دسامبر ۲۰۱۰ روز سياهي است که هرگز فراموش نميکند روزي که زانيار و لقمان به اعدام محکوم شدند. همه خانواده ميدانند که اين يک موضوع سياسي است . پدر زانيار يک فعال سياسي شناخته شده از کردستان است و بهمين دليل فرزندش را به اعدام محکوم کرده اند.
اعدام در ملاء عام برای ارعاب مخالفان
در سال ۲۰۱٣ سازمان حقوق بشرايران اعلام کرد که ۶۸۷ نفر در ايران اعدام شده اند. اين بالاترين رقم اعدام در پانزده سال گذشته بوده است با اين حال دولت تنها آمار اعدام ٣۸۸ نفر را اعلام کرده است در سال ۲۰۱۴ طبق آمار دولتي ۲۴۷ نفر اعدام شده اند اما تعداد بسيار بالاتر است.
سازمان مزبور ميگويد : در ايران قوانين اسلامي بر اساس شريعت هست و براي ۱٣۱ جرم اعدام در نظر گرفته شده ، از جمله رابطه جنسي خارج از ازدواج و همجنسگرايي و جرايم مربوط به مواد مخدر يا ارتداد و يا فعاليت عليه جمهوري اسلامي بعضي جرايم از جمله نوشيدن الکل چند ضربه شلاق دارد.
روش اصلي اعدام حلق آويز کردن است با کمک جرثقيل يا از روي يک چهارپايه اما اعدام و يا سنگسار جزو قوانين ايران هست . اکثر اعدامها در زندان است برخي در خارج از زندان و در ملا عام در اکثر شهرستانها براي ارعاب مردم ميکشند.
اعدام مجيد و حسين در ملا عام در تهران
نازنين در ايران بما ميگويد که در اوايل صبح هنگامي که شما در خيابان راه ميرويد ، و نميدانيد چه خبر است مي بينيد تعدادي ايستاده اند و کسي اعدام ميشود. " ناگهان نگهبانان زنداني را دست بسته مي آورند چشم بسته و او را روي يک صندلي قرار ميدهند طناب دار به گردن او مي اندازند و اگر شما اعتراض کنيد و علامتي بدهيد ممکنست مشکل برايتان ايجاد شود . جلادان به اين ترتيب ميکشند و ما شاهد اين اعدام ها هستيم. "
"کسانی که آمده اند و نگاه ميکنند کنجکاو هستند ، نازنین اينرا ميگويد ، "کسانی هستند که می خواهند بدانند که آنچه اتفاق مي افتد لحظه مرگ يک نفر است. "
بسیاری درک نمی کنند، در اين لحظه چه چيزي اتفاق می افتد، همه با تعجب و حيرت و ترس نگاه ميکنند، تا زمانی که دیگر خیلی دیر شده يک نفر جان ميدهد و آنها يعني جمعيت حیرت زده هستند. " گاهی اوقات ، مخاطبين احساس همدلی برای محکوم ميکنند و فریاد عليه جلاد ميزنند و خواهان آزادي محکوم به اعدام ميشوند.همانطور که در ویدیو هایي در تاریخ 26 فوریه که در آن یک مادر گریه می کند و التماس ميکند برای بخشش پسرش . ناگهان جمعیت تشویق ميکنند و با تمام قوا فرياد ميزنند . نازنين بما ميگويد که "به نظر من ، " این اعدام ها هیچ اثر بازدارنده ندارند."
" بسیاری از دوستان من به دار آویخته و یا سنگسار شدند "
نگهبانان با چشم بسته مرا بردند، از صندلي بالا رفتم، طناب دار بگردنم انداختند و اگر لحظه اي بيشتر آنجا بودم صندلي را ميکشيدند و من مرده بودم. آنها مرگ مرا تماشا ميکردند.
کبراي رحمانپور اولين زني است که بعد از ۱۲ سال زندان و بر اثر اعتراضات و کمپين بين المللي گسترده از اعدام نجات يافته و اکنون آزاد است.
او در سال ۲۰۰۰ به اتهام قتل مادر شوهرش دستگير شد . او در خاطراتش از " اعترافات اجباري" و " سو استفاده جنسي" حرف زده زده است . کبري فقط ۱۱ ماه پيش از زندان آزاد شده است و در خانه خود در تهران خاطراتش از اوين را بازگو ميکند اوين يکي از بزرگترين زندانها در ايران و جايي است که بسياري آنرا به جهنم روي زمين توصيف کرده اند.
" بسیاری از دوستان من به دار آویخته و یا سنگسار شدند. اعدام ها در مواردي در مورد جرائم بسيار کوچک هم اجرا ميشد. برخي از زندانيها در اوين بدليل عدم رعايت حجاب مي آمدند و چند روزي زنداني بودند، او ميگويد يک شب قبل از اعدام ما را به يک سلول انفرادي ميبردند. شب قبل از انتقال به سلول انفرادي محکوم به اعدام در بغل يک زنداني ديگر ميخوابيد چرا که ما ميترسيديم و کبري سه بار به اين سلول انفرادي قدم گذاشته و هر بار به نوعي نجات يافته بود.
در مواردي اعدام بدون هشدار قبلي بوده و يکباره سپيده دم آمده و کسي را برده و اعدام کرده اند. او ميگويد بعدها اعتراضات باعث شد حداقل به زنداني قبلا خبر ميدادند که ميخواهند او را بکشند. و به خانواده اش اجازه ميدادند خداحافظي کنند.
کبري رحمانپور در خانه کوچکي در تهران زندگي ميکند او اکنون ٣۲ سال سن دارد و ميگويد وقتي اولين بار شنيد که به اعدام محکوم شده است، سه روز تب داشت .
سه روز تمام به سقف خيره شده بودم و قادر نبودم حرف بزنم. او ميگويد بارها به اين مرگ با مشقت فکر ميکردم. او ميگويد چگونه ميتوانيد تشخيص دهيد واقعا يک نفر متهم است آيا امکان هيچ اشتباهي وجود ندارد و اگر اشتباه شود آيا امکان باز گشت به زندگي اين فرد فراهم است؟
این فقط نمونه ای از یک کشور بیمار است.
او ميگويد بارها کابوس مي بيند که اعدام شده است و پاهايش آويزان است ديگران او را نگاه ميکنند و به اين ترتيب در طول ساليان ميگويد ترس از مرگ را از دست دادم.
بسیاری از دوستان من به دار آویخته و یا سنگسار شدند.
قوانين اسلامي چشم در برابر چشم است او ميگويد تهمينه ميلاني و همکارانش کمک کردند. پول جمع کردند و به خانواده قرباني دادند. او اکنون کارگر است درجايي کار ميکند و در طول سالها زندان در زندان هم کار ميکرده است در يک اطاق با مادرش و دو برادرش زندگي ميکند يک برادر او عقب مانده ذهني است. در يک طاقچه عکسهايي از امامان شيعه را گذاشته اند و نگاه غم انگيز پدرش که چند ماه بعد از آزادي دخترش از زندان درگذشت .
روحانی ، آیا رهبر اصلاح طلب است ؟
در ماههاي بعد از انتخاب روحاني بعنوان رئيس جمهور در ژوئن ۲۰۱٣ تعداد اعدامهادر ايران بسيار گسترش يافت. از ۱۸ ژوئن بر اساس آمار سازمان حقوق بشر تا ژوئيه ۷٣ نفر اعدام شدند در ماه اوت ۵۵ نفر و در سپتامبر ۸۲ نفر. احمد اميري مقدم ميگويد با اعدامها حکومت ميخواهد به مردم بگويد کنترل کشور در دستش است و مردم را کنترل ميکند.
مينا احدي بنيانگزار کميته بين المللي عليه اعدام ميگويد " قوه قضاييه نامه اي به زندانها ارسال کرده و از همه زندانها خواسته تعدادي را اعدام کنند" مينا ميگويد در دوره به اصطلاح مبارزات انتخاباتي روحاني وعده آزاديهاي بيشتر داد و از آزادي زندانيان سياسي حرف زد و بعد از رييس جمهور شدن تنها به افزاش اعدامها دست زد براي جلوگيري از اعتراضات و گسترش يافتن اعتراضات .
مينا ۱۸ سال پيش به آلمان آمده همسرش در ايران اعدام شده است. او به يک مبارزه بزرگ عليه اعدام و سنگسار دست زده و دستاوردهاي بزرگي نيز داشته است . از جمله از سال ۲۰۰۸ عملا در ايران سنگسار متوقف شده است.
جمهوري اسلامي ايران اعلام ميکند که بيشتر اعدامها مربوط به جرايم مواد مخدري است . در سال ۲۰۱۲ ، ۷٣ در صد اعدامها مربوط به مواد مخدريها است. مشاور سابق روحاني و مشاور اکنون روحاني در امور اقتصادي ميگويد : " ما فعالين سياسي را اعدام نميکنيم اما مواد مخدريها را اعدام ميکنيم . در کشور ما چهار تا پنج ميليون مواد مخدري هست" ليلاز اينرا ميگويد.
مقامات حکومت اسلامي دو چهره از حود نشان ميدهند به غرب چهره ملايم نشان ميدهند و رو به مردم ايران وحشت ايجاد ميکنند و ميکشند.
در مقابل، سازمان های حقوق بشر ادعا می کنند که " بسیاری از زندانیان سیاسی به اتهام مواد مخدر اعدام شده اند" این را شیوا محبوبی ، سخنگوی کمپین برای زندانیان سیاسی در ایران ( CFPPI ) ، یک ایرانی که 20 سال در لندن زندگی می کنند، ميگويد. شيوا محبوبي ميگويد زندانيان سياسي را اذيت و آزار ميدهند و بدليل عدم رسيدگي پزشکي نيز تعدادي را ميکشند.
نامه های زندانیان
زندانيان از داخل زندان نامه سرگشاده مينويسند و پخش ميکنند. زندانيان مينويسند که هر يکشنبه و يا چهارشنبه تعدادي را براي اعدام ميبرند.
مهدی علیزاده در نامه خود از بند 350 زندان اوین ميگويد. علاوه بر این شرایط سخت در زندان ، زندانیان سیاسی از هر نوع از مراقبت های پزشکی محروم هستند. این همان چیزی است که بسیاری از فعالان " کشتار خاموش" آنرا نام نهاده اند. به عنوان مثال، وبلاگ نويسان و يا فعالين سياسي زيادي در اثر شکنجه و يا عدم رسيدگي به بيماريشان کشته شده اند.
از زندان بندر عباس ، یک شهرستان در جنوب ایران ، گزارش گرفته ايم که که در آن 400 نفر از زندانیان با ایدز، سل، هپاتیت و اعتیاد، در يک جا زندگي ميکنند. ... هر هفته سه زندانی کشته وجود دارد، يعني زندانياني که ميميرند و يا در اثر نزاع کشته ميشوند. " در اين نامه که از درون زندان آمده است ميخوانيم که همه بخش ها آلوده است ، نگهبانان جرات نميکنند وارد شوند، يا اگر مي آيند ماسک دارند که بيمار نشوند.
اخیرا ما در تماس با دیگر سازمان های بین المللی از آنها مي شنويم که صبر کنيد اوضاع در دوره روحاني بهتر خواهد شد. اما واقعیت بسیار متفاوت است. حتی وضعیت در داخل زندان ها بدتر شده است.
اگر چه رژیم ایران وجود زندانیان سیاسی در زندان های خود را نمی پذیرد ، نامه ها ي زيادي به دست ما می رسند. هر یک از فعالان، مدافعان حقوق بشر ، وکلا، روزنامه نگاران، هنرمندان و تعداد زيادي در اين مبارزات دخيل هستند و تعداد زيادي هستند که آماده هستند براي ما از داخل زندان گزارش دهند. این فهرست بی پایان است. احمد دانشپور ، به عنوان مثال، به مرگ برای عضویت در مجاهدین ( سازمان سیاسی غیر قانونی ) محکوم شده است، او از تشنج پس از ضرب و شتم توسط ماموران های مختلف رنج می برد. در ماه های اخیر ، وزن زيادي را از دست داده است 55 کیلوشده است و سلامت احمد در خطر جدي است.
کاظميني بروجردی يک روحاني است ، این فعال ایرانی که سال ها برای جدایی دین از دولت می جنگید، تا به حال شاهد تعرض به همسر و فرزندان خود بوده است او را متهم کرده اند که با سرویس های مخفی بيگانه تماس داشته است!! .
محمد رضا پور شجري یک وبلاگ نویس شناخته شده است. او به نقد مذهب اسلام پرداخته و گزارشاتي در مورد وضعیت سیاسی در ایران نوشته است . او در سال 2010 دستگیر شد و به جرم " تهدید برای امنیت ملی" محکوم شده است. در اثر شکنجه، محمد رضا دو حمله قلبی داشته و به دیابت مبتلا است. ، اما مقامات زندان او را مورد مداوا قرار نداده و به او دارو نميدهند. دختر او ، از سر ناراحتي و اعتراض ، در نامه ای سرگشاده مينويسد: «جمهوری اسلامی می خواهد پدم را بکشد. پدر من به زندان محکوم شده و نه اعدام ... " میترا پور شجري نوشت: " منظورم اينست که اگر اتفاقي براي پدر من بيفتد ، شخص خامنه اي مسئول است." "
لينک مطلب از روزنامه :http://www.elconfidencial.com/mundo/2014-05-17/dentro-de-la-maquinaria-de-muerte-de-iran_132010/
کميته بين المللي عليه اعدام
۲۱ مه 2014
نظرات
ارسال یک نظر