.
با درود به شما شنوندگان عزیز پارسی زبان در سرتاسر این کره خاکی با رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران طبق معمول هر هفته در خدمت شما هستیم
من زهرا لطفی هستم
در برنامه زندگینامه زندانیان سیاسی و عقیدتی که در زندان ها و بازداشتگاهها ی جمهوری اسلامی ایران هستند
این هفته همراه با شما عزیزان هستیم با معرفی این زندانیان
سید محمد ابراهیمی
شکوفه آذر
فرزاد مرادی نیا
ریحانه طباطبایی
مخمد جراحی
طاهره رضایی
سید محمد ابراهیمی فعال مدنی محبوس در بند ۸ زندان اوین به زندان رجایی شهرکرج منتقل شد
سیدمحمدابراهیمی فعال مدنی که پبش تر صبح روز شنبه ۱۹ دی ماه سال جاری جهت تحمل ۹ ماه حبس باقی مانده بازداشت و به بند ۸ زندان اوین منتقل شد، صبح روز جاری سه شنبه ۲۲ دی ماه ۱۳۹۴ به طور ناگهانی به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
انتقال این فعال مدنی به زندان رجایی شهر در حالی صورت گرفته است که نامبرده از مشکلات تنفسی رنج بوده و قرار گرفتن او در شرایط دشوار زندان برای سلامتی او خطرناک است.
این فعال مدنی پیش تر در ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۳، پس از تحمل چهار سال زندان برای اولین بار به مرخصی اعزام شد و در حال طی کردن پروسهی درمان پزشکی خود بوده است.
در آذر ماه سال جاری طی تماس تلفنی با خانواده از سوی وزارت اطلاعات و نامه ای که در اختیار وثیقه گذار قرار گرفته بود، این فعال مدنی می بایست خود را ظرف مدت یک ماه به زندان اوین معرفی می کرد.
پیش تر نیز طی احضاریهای که به خانواده وی ابلاغ شده بود، این فعال مدنی جهت رسیدگی به پرونده و محاکمه در ۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «محمد مقیسه» حاضر و این دادگاه به علت بررسی کامل پرونده از سوی وکیل «سید محمد ابراهیمی» (خانم آزیتا قره بیگلو) و همچنین قاضی «محمد مقیسه» به تعویق افتاد.
این عضو نهاد «مادران پارک لاله» به دلیل پرونده “ارتباط با احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل از داخل زندان” برای بار چهارم، در تاریخ ۱۴ شهریورماه ۱۳۹۴، به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران احضار شد و به علت رسمیت نشناختن دادگاه از حضور در این جلسه امتناع ورزید.
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود پیش تر در خصوص احضار «سید محمد ابراهیمی» در شهریور ماه سال جاری به کمپین گفته بود: “او قرار بوده است به اتهام ارسال گزارش از زندان به احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل محاکمه شود.اما وی به دلیل ناعادلانه خواندن حکم ۵ سال زندان در سال ۱۳۸۸ از سوی قاضی «محمد مقیسه»، این دادگاه و روند کارش را مشروع ندانسته و از حضور در آن ممانعت کرده و وکیل وی به نمایندگی از او در دادگاه حضور یافته و محمد مقیسه به او مبنی بر عدم حضور «سید محمد ابراهیمی» در دادگاه هشدار داده و گفته است وی می بایست در جلسات دادگاه حضور یابد.”
«سید محمد ابراهیمی» در پی حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، در ٢٢ آذرماه ۱۳۸۹، بازداشت و به تحمل ۵ سال زندان محکوم شد.
یک منبع مطلع از وضعیت این زندانی سیاسی سابق گفته: “پنج دندان سید محمد ابراهیمی بر اثر ضربه شدید قنداق اسلحه در زمان بازداشت و ضرب و شتم هنگام بازجوییها شکسته است. همچنین در اثر حبس طولانی در سلولهای انفرادی وی به مشکلات ریوی شامل تنگی نفس، خونریزی کلیه و آسم دچار شده است.
این منبع همچنین افزود: تمام این مشکلات پیش آمده برای «سید محمد ابراهیمی» ناشی از شکنجهها در زمان بازجوییها و حبس طولانی مدت در سلول انفرادی بوده است.
«سید محمد ابراهیمی» در سن ۲۱ سالگی عضو تیم ملی بسکتبال امید ایران بوده است. او سابقه حضور ۲۰ ساله در ورزش بسکتبال در باشگاههای مختلف از «فجر اراک» تا «ظفر تهران» را در پرونده کاری و ورزشی خود دارد. وی همچنین به مدت ۵ سال به عنوان مربی در تیمهای بسکتبال نوجوانان فعالیت کرده است.
شکوفه آذر
متن کامل نامه "شکوفه آذر" از زندان اوین در اعتراض به بلاتکلیفی پس از شش ماه
پس از گذشت شش ماه از دستگیری شکوفه آذر ماسوله، فعال سیاسی زندانی وی در نامهای که از زندان اوین ارسال نموده ضمن تشریح وضعیتش، نوشته است که پس از شش ماه بازداشت، نه خود موفق به دیدار با وکیل شده و نه وکیلش موفق به مطالعه پرونده او شده است. بنا به گزارش رسیده به کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی به نقل از هرانا خانم شکوفه آذر ضمن اعتراض به اتهامات و روند قضایی طیشده نوشته است که بدلیل از دست دادن اعضای درجه یک خانواده، طی این مدت از هر گونه ملاقاتی نیز محروم بوده است.
در متن کامل این نامه آمده است :
“اینجانب شکوفه آذر ماسوله با نام مستعار پریسا آزادی، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی بین الملل با رتبه سه رقمی در کارشناسی ارشد، در تاریخ ۱۸/۳/۹۴ و دقیقا در شب امتحان پایان ترم، توسط مامورین وزارت اطلاعات، بدون حکم قانونی و بدون ذکر دلائل بازداشت، ارائه حکم بازداشت و تفتیش منزل و بدون اطلاع به اقوام بازداشت و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شدم.
بیش از دو هفته در بند ۲۰۹ اوین تحت فشار بازجویی قرار گرفتم و بعد از آن به بند نسوان زندان اوین منتقل گردیدم و تا ۶۹ روز بعد حتی تفهیم اتهام با ذکر دلایل اتهامی نشدم که این روند طبق اصل ۳۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قوانین بین المللی و قوانین حقوق بشری غیرقانونی است. (در صورت بازداشت موضوع اتهام باید با ذکر دلائل بلافاصله کتبا به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر مدت ۲۴ ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد.)
در تاریخ ۲۴/۵/۹۴ در شعبه ۶ دادسرای شهید مقدس تفهیم اتهام شدم و عنوان فعالیت تبلیغی علیه نظام در پرونده ام درج شد. همچنین بازپرس عنوان مجرمانه اقدام علیه امنیت ملی از طریق تجمع و تبانی و شرکت در تجمعات غیرقانونی را نیز به موارد اتهامی اضافه نمود. وی برای من وثیقه ۷۰۰ میلیون ریالی تعیین نمود که بعدا تبدیل به کفالت یک میلیارد ریالی شد.
در طی این مدت یعنی تا مدت شش ماه پس از تاریخ بازداشت به دلیل از دست دادن خانواده درجه یک (فوت پدر و مادر و تک فرزند بودن) از ملاقات محروم بوده و حتی اجازه تماس تلفنی مستمر با اقوام برای پیگیری روند پرونده و مشاوره با وکیل و تماس تلفنی با وکیل را نیز نداشته ام. نهایتا هر دو ماه یکبار تماس تلفنی با اقوام بعد از نامه نگاریهای اداری متعدد به مسئولین بند نسوان، اجرای احکام و … انجام می گرفته است. و این یعنی عملا مدت ۶ ماه است که تقریبا هیچ گونه تماسی با خارج از زندان ندارم.
این در حالیست که تاکنون چندین بار طبق نامه های متعدد به مسئولین زندان درخواست ملاقات با وکیل و تعیین تکلیف وضعیت ام را نموده ام که هیچگونه اقدام موثری در این خصوص حتی اجازه تماس دوره ای با خانواده و یا وکیل بدلیل نداشتن ملاقات انجام نشده است.
در تاریخ ۷/۹/۹۴ جهت برگزاری محاکمه به دادگاه انقلاب اعزام شدم. برخی از اتهامات مطروحه به این شرح است:
1- اخلال و آشوب و شرکت در تجمعات غیرقانونی ۲- فعالیت تبلیغی علیه نظام و غیره …
این در حالی است که از داشتن وکیل در دادگاه محروم بودم و بدون مطالعه پرونده پیش از برگزاری جلسه دادگاه در این محاکمه شرکت کرده ام که به دلیل انتساب اتهامات ناروا و بی اساس که حتی در بازجویی و بازپرسی و در سایر مراحل تحقیقات مقدماتی عنوان نشده بود و عدم حضور وکیل، از حق دفاع مشروع و قانونی از خود محروم شدم.
اینجانب بعد از دیدن کیفرخواست بحدی شوکه شدم که از همان شب در بند نسوان به بهداری فرستاده شدم که پرونده آن نیز موجود است. مجددا در تاریخ ۲۵/۹/۹۴ به دادگاه انقلاب شعبه ۲۶ اعزام شدم و به دلیل نداشتن وکیل اعلام نمودم که از خود دفاعی نخواهم کرد و باید با وکیل معرفی شده از سوی اینجانب قبل از دادگاه ملاقات داشته باشم که تا کنون این امر محقق نشده است. با توجه به این مسئله که این اتهامات را کاملا تکذیب می کنم و به همین دلیل نیز هیچگونه دفاعیه ای در جلسه دادگاه تا زمان حضور وکیل که حداقل شرط دادرسی عادلانه است ارائه نخواهم کرد.
سال گذشته و در روزهای ماه آذر مشغول آماده کردن خود برای امتحانات میان ترم ارشد و ارائه موضوع دفاعیه پایان نامه کارشناسی ارشد و برنامه ریزی برای سالهای آینده و ادامه تحصیل و رویاپردازی برای آزمون دکترا بودم و امسال با ناباوری با کیفرخواست کاملا ناعادلانه و بند نسوان و آینده نامشخص تحصیلی و شغلی ام می نگرم.
من با ده سال سابقه کار در شرکتی خصوصی و معتبر با سمت مدیر تضمین کیفیت قطعات خودرو وابسته به سایپا، پارس خودرو و زامیاد و بعد از سالها تلاش برای قبولی در کنکور کارشناسی ارشد و با میانگین نمرات در سطح عالی در طول ترم و بدون هیچگونه سابقه کیفری تاکنون، امروز دو ترم دانشگاه را از دست داده و متهم به شرکت در تجمعات غیرقانونی هستم. عملی که با توجه به اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی فعالیتی کاملا قانونی، مدنی و اجتماعی محسوب می شود.
اینجانب در اعتراض به اتهامات مطرح شده در کیفرخواست و نداشتن وکیل تاکنون در تمامی مراحل دادرسی حتی در جلسه رسیدگی به اتهامات که در واقع به نوعی توهین و تحقیر تلقی می شود و هیچگونه ادله قانونی برای آن وجود ندارد و همچنین روند ناعادلانه و قطع هرگونه ارتباط با خارج از زندان به مدت بیش از شش ماه بلاتکلیفی برای احقاق حقوق خود ناگزیر به استفاده از سایر طرق اعتراض و دادخواهی خواهم شد که تاکنون نه تنها از این طرق استفاده نکرده ام بلکه هیچ گونه اعتراض علنی و شفاف سازی در ارتباط با شرایطم نداشته ام و این عادلانه نخواهد بود."
فرزاد مرادی نیا
فرزاد مرادی نیا» فعال کارگری پس از عمل جراحی در بیمارستان توحید سنندج و چند روز بستری ، به زندان سنندج منتقل شد.
«فرزاد مرادی نیا» فعال کارگری، از اعضای «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» و زندانی محبوس در زندان مرکزی سنندج که پیش تر در روز چهارشنبه ۱۶ دی ماه سال جاری، جهت عمل جراحی به بیمارستان توحید سنندج اعزام و روز پنجشنبه ۱۷ دی ماه ۱۳۹۴ تحت عمل جراحی قرار گرفت، پس از انتقال به بخش عمومی با دستبند و پایبند و بستری چند روزه در ۱۹ دی مجددا به زندان بازگردانده شد.
به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، این در حالی است که طبق نظر پزشک معالج فرزاد، این فعال کارگری بایستی حداقل به مدت دو ماه استراحت پزشکی داشته و در محیطی خارج از زندان تحت مراقبت های درمانی قرار گیرد.
مسئولین امنیتی با استراحت پزشکی وی موافقت نکرده و علیرغم شرایط نامساعد جسمی دستور بازگشت به زندان را صادر کرده اند.
لازم به ذکر است که فرزاد مرادی نیا در آذر ماه سال ۹۳ توسط اداره اطلاعات دستگیر شده و بعد از یک ماه بازداشت با قرار وثیقه آزاد شده و سپس در شعبه یک دادگاه انقلاب توسط قاضی سعیدی محاکمه و به ۳ سال حبس تعزیری محکوم گردید.
این فعال کارگری در تاریخ ۳ مرداد ۹۴ علیرغم بیماری دستگاه گوارش و شرایط بد جسمی جهت تحمل این حکم، به زندان مرکزی سنندج منتقل گردید.
ریحانه طباطبایی
ریحانه طباطبایی»، روزنامه نگار و فعال سیاسی عصر روز جاری سه شنبه ۲۲ دی ماه جهت اجرای حکم خود به زندان اوین رفت.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی به نقل از کلمه، در آبان ماه سال جاری «ریحانه طباطبایی» به یک سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از عضویت در احزاب، گروه ها، دستجات سیاسی و فعالیت در رسانه ها و مطبوعات و فضای مجازی محکوم شد.
جلسه محاکمه این روزنامه نگار به اتهام تبلیغ علیه نظام ۹ آذر ماه به ریاست قاضی «صلواتی» برگزار و پس از نزدیک به یک سال، حبس تعزیری این روزنامه نگار تایید شد.
«شهناز سیاقی» مادراین زندانی سیاسی میگوید: “ما انقلاب کردیم چون نمیتوانستیم در مقابل ظلم سکوت کنیم. و اگر امروز ریحانهی من هم علیرغم همهی تهدیدهایی که میشود از سوی بازجو که اگر حرف بزنی یا فعالیت سیاسی داشته باشی برایت پروندهی جدید باز میکنیم، دست از نقد کردن نمیکشد و تحت لوای قانون به فعالیتهای قانونی خود ادامه میدهد یعنی ما توانستهایم نسل خوبی تربیت کنیم.”
وی در ادامه میافزاید: “هرچند سخت است با دست خودت دخترت را تحویل زندان بدهی اما هزار بار شکر که ریحانه در مسیر حق است و خطایی مرتکب نشده و ما را شرمنده نکرده است. سرمان بالاست و فقط میتوانیم امید داشته باشیم که عدالت در این فضای امنیتی حاکم شود تا معلوم شود که فرزندان ما باید حکم بگیرند یا افرادی که هر روز صدمهها و لطمههای غیرقابل جبران به کشور و نظام و مردم میزنند.”
«ریحانه طباطبایی» پیش از این در آذر ماه سال ۸۹ از سوی سپاه بازداشت شد. او بابت این بازداشت محکوم به یک سال حبس شد که دادگاه تجدید نظر آن را به شش ماه حبس تعزیری و شش ماه حبس تعلیقی تبدیل کرد. این فعال سیاسی در بهمن ماه سال ۹۱ نیز به همراه تعدادی از روزنامه نگاران توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد.
مادر «ریحانه طباطبایی» میگوید: “ما حدس میزدیم که فشارها همزمان با آغاز انتخابات بیشتر و احکام اجرا شود. قطعا اگر ریحانه بیرون میماند در ستاد انتخاباتی فعالیت میکرد و ما میدانیم که آقایان ته دلشان نمیخواهند بچههای خوشفکر و فعال که هیچگونه انگ خارج از نظام بودن هم نمیتوان به آنان زد بهتر است زندان باشند یا مرعوب شده و منزوی شوند.”
طباطبایی، در خرداد ماه سال گذشته برای پرونده جدید خود که این بار نیز توسط سپاه تنظیم شده بود، به دادسرا احضار شد که پس از تفهیم اتهام برای اجرای حکم ۵ ماهه خود به بند سیاسی زندان زنان اوین منتقل و در ۲۰ آبان ماه همان سال پس از طی دوران محکومیت خود آزاد شد.
«شهناز سیاقی» میگوید: “از سپاه خیلی دلم گرفته. دردمندم نه چون ریحانه به زندان رفت، اما اینکه به خاطر پست فیس بوکی برای آقای جلیلی و قالیباف یا اردوی شهرکرد که مراسم قانونی بوده، یک سال در حبس بماند تلخ است. اگر دختر من دزد یا مفسد اقتصادی بود یا داخل بده بستانهایی که هر روز افشاگریهایش را میبینید و میشنوید بود الان زندگی خودش را داشت.”
وی ادامه میدهد: “ظاهرا بچههای ما باید تاوان این را بدهند که قلبشان برای این کشور میتپد و نمیتوانند بیتفاوت باشند. مثل خیلی از بچههایی که هنوز زندانند یا آنها که این سالها آنجا بودند. جرم این بچهها دلسوزی و دغدغه داشتن است. این که فکر میکنند و بدیها را میبنند.”
مادر طباطبایی در پایان میگوید: نهم دی عکس آقای خاوری را دیدم که سال ۸۸ در راهپیمایی بوده. با خودم فکر کردم بله درست است. بچهی من خطرناک است. علی شریعتی و حسین نورانینژاد و بهاره هدایت و … خطرناکند وگرنه امثال آقای خاوری و خیلی های دیگر که همهمان میشناسیم که خطری ندارند و میتوانند به راحتی آزادانه زندگی کنند. اما خدا جای حق نشسته است. من نگران نیستم و مطمئنم که بالاخره این هزینهها به بار مینشیند روزی ما هم طعم آرامش و عدالت و آزادی واقعی را میچشیم.”
محمد جراحی طی سال های گذشته از طریق پیامی از زندان تبریز نوشته است : « من یك كارگرم و تا ایجاد تشكل ها و سندیكا فعالیت خواهم كرد . من در اعتراض به دولت كه از تشكیل تشكل ها و سندیكاهای كارگری جلوگیری به عمل می آورد، به زندانی بودنم ادامه خواهم داد. هم اكنون تشكیل سندیكا مطالبه بر حق من است. و شرط آزادیم از زندان تشكیل سندیكا ست. جای من زندان نیست، دولت ایران به مقاوله نامه های جهانی متعهد باشد …
محمد جراحی كارگر زندانی
محمد جراحی کیست؟
محمد جراحی فعال شناخته شده کارگری در بخش نقاشی ساختمان اهل تبریز، عضو « سندیکای نقاشان ساختمان ایران »، همچنین عضو « کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری» به دفعات دستگیر و به زندان کشانده شد و با قراروثیقه آزاد و دیگر باره به زندان افتاد .
محمد جراحی ازجمله ؛ در سال ٨۶ به دلیل فعالیت در میان کارگران ، به بهانه در دست داشتن بولتن «کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری» و مطالعه نشریات ویژه مسائل کارگری و عضویت در « انجمن سلامت اجتماعی آذربایجان » دستگیر و بدون حق استفاده از وکیل و به اتهام های عدیده خاصه » تبلیغ علیه نظام » و » به نفع گروهای ضد انقلاب » ، به چهار ده ماه حبس محکوم شده بود. بعد تر با قرار وثیقه آزاد گردید. نامبرده باردیگر در دوم تیرماه سال ٨۷ به حکم دادگاه دستگیر شد و یک ماه نیز در زندان بود. در این دوره آقای نقی محمودی وکالت محمد جراحی را برعهده گرفتند و به رای صادره موکل خود اعتراض نمودند. با پیگیری وکیلِ ایشان موفق شدند، مجازات حبس را به حالت تعلیق در آوردند. باوجود دریافت تعلیق مجارات حبس ، محمد جراحی ، مدتی در زندان ماند.
بارسوم همین زندان طویل مدت است که همچنان در زندان بسر می برد. برپایه آنچه از سال ها پیش در خاطرم مانده و در رادیو محلی ما درشهر گوتنبرگ (سوئد) ، «رادیوهمبستگی با کارگران» طی برنامه مشترک با رفیق فرخ قهرمانی در دو روز هفته پیش می بردیم ، بازداشت محمد جراحی فعال کارگری اهل تبریز ، کارگر اخراجی عسلویه، عضو «کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری» در منزل ایشان صورت گرفت .
این ماجرا در پیوند با دستگیری شاهرخ زمانی عضو دیگر کمیته «پیگیری ایجاد تشکل های کارگری» و»هیات بازگشایی سندیکای کارگران ساختمان و نقاشان» به همراه «نیما یعقوب وند» و «ساسان واهبی وش» فعالان جنبش دانشجویی دستگیر و از بند قرنطینه زندان مرکزی تبریز ، به اداره اطلاعات استان آذربایجان شرقی احضار شدند.
در همان تاریخ محمد جراحی اعلام داشت: هیچ احضاریه برای وی و شاهرخ زمانی ارسال نشده و آنها به صورت ناگهانی و غافلگیرانه برای اجرای حکم در خردادماه ١٣٩٠ (ژوئن ٢٠١١) دستگیر شده بودند.
بر اساس رأی شعبه یکم دادگاه انقلاب تبریز که در تاریخ ۲۷ مرداد ماه تشکیل شده بود، شاهرخ زمانی به ۱۱ سال حبس تعزیری، محمد جراحی به پنج سال حبس تعزیری، نیما پوریعقوب به شش سال حبس تعزیری، و ساسان واهبی وش به شش ماه حبس تعزیری، محکوم شده بودند. درمتن رای صادر شده اتهامات این فعالان کارگری «تشکیل گروه غیرقانونی مخالف نظام»، «مشارکت در فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «مشارکت در اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت» و نیز «توهین به رهبری» عنوان شده است.
بعد از یک سال و اندی زندان و ایستادگی محمد جراحی در برابر بازجویان ، خبر ها حاکی از این است كه پليس با لباس ويا بدون لبا س به عنوان لباس شخصي فرزندان محمد جراحي را تحت عناوين مختلف زیر فشارهاي روحي و رواني قرار داده است. پليس در تلاش است از اين طريق محمد جراحی که با ایستادگی و مقاومت، کمر خم نکرد و کوتاه نیامد ، بدین طریق با کشاندن پای فرزندانش به این ماجرا، در صدد این بودند محمد جراحی را شکنجه مضاعف نمایند تا بشکنندش !
طی سال های گذشته محمد جراحی طی پیامی از زندان تبریزنوشته است : «…من محمد جراحی، كارگر زندانی و عضو كمیته پیگیری ایجاد تشكل های كارگری هستم. من بیش از دو سال است در رندان تبریزبه سر می برم. درزندان دچار بیماری غده خوش خیم تیرویید شدم . هنگام مراجعه به بیمارستان با دستبد و زنجیر به پا چنان از توهین و بد رفتاری زندانبان و ماموران همراه، اذیت و آزار شدم كه دیگر راضی به مراجعه به بیمارستان نیستم…..» (۲)
باید گفت در طول زندان کشیدن محمد جراحی ، خانواده وی تحت عناوين متفاوت اذيت وآزار شدند تا ای بسا که با این کارخود به مقصود خویش که همانا شکستن زندانی است، دست یابند و این در حالیستکه نقی محمودی وکیل دادگستری در گفتگویش با «رادیو ندا» اعلام داشت :« وضعیت محمد جراحی بدلیل ابتلاء به سرطان بدخیم تیروئید،در شرایط دشواری بسر می برد.» وکیل نام برده افزود : « جمهوری اسلامی سعی دارد با عدم درمان زندانیان سیاسی ، آنها را به نیستی سوق دهد »
محمد جراحی درنامه ای به ریاست محترم » سندیکای نقاشان ساختمانی ایران » متذکر می شود :
« در طول این مدت به دلیل شرایط سنی (۵۵ سال) و وضعیت نامناسب زندان تبریز از نظر تغذیه و بهداشت به بیماریهایی اعم از سرطان تیروئید، دیابت و چربی خون دچار شدهام. ولی متأسفانه تا به حال اقدامات مناسبی از طرف مسئولین زندان در راستای درمان بیماریهایم انجام نگرفته است. شایان ذکر است بنده بهخاطر ابتلاء به بیماری سرطان تیروئید یکبار مورد عمل جراحی قرار گرفتهام و طبق نظر پزشکان متخصص مراحل درمانی باید در بیرون از زندان پیگیری شود….» (٣)
باید گفت ؛محمد جراحی درکناردیگر فعالين کارگرى جرمى مرتکب نشدند. آنها از حقوق حقه کارگران دفاع مي کنند. حقوقى که در دنيا برسميت شناخته شده و جمهورى اسلامى نيز روى کاغذ آنها را پذيرفته اما فعالين کارگرى را به «جرم» دفاع ازحقوق صنفی و طبقاتی شان دستگير و زندانى مي کنند.
طاهره رضایی شهروند بهایی ساکن اصفهان صبح روز پنجشنبه ۱۷ دی ماه ۱۳۹۴ از زندان یزد به زندان اصفهان منتقل شد.
سپاس از شما شنوندگان و همیاریتون
هر هفته با من باشید
با برنامه ی با زندگینامه زندانیان سیاسی و عقیدتی که توسط دولت جمهوری اسلامی ایران در زندانها و بازداشتگاهای جمهوری اسلامی ایران هستند
در رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
مجری و تهیه کننده این برنامه زهرا لطفی
با پیشنهاداتون من را در پیشبرد این برنامه یاری فرمایید
من منتظر نظرات و پیشنهادات و انتقادات شما عزیزان در رادیو
radio@bashariyat.org
جمع آوری اطلاعات : زهرا لطفی
با درود به شما شنوندگان عزیز پارسی زبان در سرتاسر این کره خاکی با رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران طبق معمول هر هفته در خدمت شما هستیم
من زهرا لطفی هستم
در برنامه زندگینامه زندانیان سیاسی و عقیدتی که در زندان ها و بازداشتگاهها ی جمهوری اسلامی ایران هستند
این هفته همراه با شما عزیزان هستیم با معرفی این زندانیان
سید محمد ابراهیمی
شکوفه آذر
فرزاد مرادی نیا
ریحانه طباطبایی
مخمد جراحی
طاهره رضایی
سید محمد ابراهیمی فعال مدنی محبوس در بند ۸ زندان اوین به زندان رجایی شهرکرج منتقل شد
سیدمحمدابراهیمی فعال مدنی که پبش تر صبح روز شنبه ۱۹ دی ماه سال جاری جهت تحمل ۹ ماه حبس باقی مانده بازداشت و به بند ۸ زندان اوین منتقل شد، صبح روز جاری سه شنبه ۲۲ دی ماه ۱۳۹۴ به طور ناگهانی به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
انتقال این فعال مدنی به زندان رجایی شهر در حالی صورت گرفته است که نامبرده از مشکلات تنفسی رنج بوده و قرار گرفتن او در شرایط دشوار زندان برای سلامتی او خطرناک است.
این فعال مدنی پیش تر در ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۳، پس از تحمل چهار سال زندان برای اولین بار به مرخصی اعزام شد و در حال طی کردن پروسهی درمان پزشکی خود بوده است.
در آذر ماه سال جاری طی تماس تلفنی با خانواده از سوی وزارت اطلاعات و نامه ای که در اختیار وثیقه گذار قرار گرفته بود، این فعال مدنی می بایست خود را ظرف مدت یک ماه به زندان اوین معرفی می کرد.
پیش تر نیز طی احضاریهای که به خانواده وی ابلاغ شده بود، این فعال مدنی جهت رسیدگی به پرونده و محاکمه در ۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی «محمد مقیسه» حاضر و این دادگاه به علت بررسی کامل پرونده از سوی وکیل «سید محمد ابراهیمی» (خانم آزیتا قره بیگلو) و همچنین قاضی «محمد مقیسه» به تعویق افتاد.
این عضو نهاد «مادران پارک لاله» به دلیل پرونده “ارتباط با احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل از داخل زندان” برای بار چهارم، در تاریخ ۱۴ شهریورماه ۱۳۹۴، به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران احضار شد و به علت رسمیت نشناختن دادگاه از حضور در این جلسه امتناع ورزید.
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود پیش تر در خصوص احضار «سید محمد ابراهیمی» در شهریور ماه سال جاری به کمپین گفته بود: “او قرار بوده است به اتهام ارسال گزارش از زندان به احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل محاکمه شود.اما وی به دلیل ناعادلانه خواندن حکم ۵ سال زندان در سال ۱۳۸۸ از سوی قاضی «محمد مقیسه»، این دادگاه و روند کارش را مشروع ندانسته و از حضور در آن ممانعت کرده و وکیل وی به نمایندگی از او در دادگاه حضور یافته و محمد مقیسه به او مبنی بر عدم حضور «سید محمد ابراهیمی» در دادگاه هشدار داده و گفته است وی می بایست در جلسات دادگاه حضور یابد.”
«سید محمد ابراهیمی» در پی حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، در ٢٢ آذرماه ۱۳۸۹، بازداشت و به تحمل ۵ سال زندان محکوم شد.
یک منبع مطلع از وضعیت این زندانی سیاسی سابق گفته: “پنج دندان سید محمد ابراهیمی بر اثر ضربه شدید قنداق اسلحه در زمان بازداشت و ضرب و شتم هنگام بازجوییها شکسته است. همچنین در اثر حبس طولانی در سلولهای انفرادی وی به مشکلات ریوی شامل تنگی نفس، خونریزی کلیه و آسم دچار شده است.
این منبع همچنین افزود: تمام این مشکلات پیش آمده برای «سید محمد ابراهیمی» ناشی از شکنجهها در زمان بازجوییها و حبس طولانی مدت در سلول انفرادی بوده است.
«سید محمد ابراهیمی» در سن ۲۱ سالگی عضو تیم ملی بسکتبال امید ایران بوده است. او سابقه حضور ۲۰ ساله در ورزش بسکتبال در باشگاههای مختلف از «فجر اراک» تا «ظفر تهران» را در پرونده کاری و ورزشی خود دارد. وی همچنین به مدت ۵ سال به عنوان مربی در تیمهای بسکتبال نوجوانان فعالیت کرده است.
شکوفه آذر
متن کامل نامه "شکوفه آذر" از زندان اوین در اعتراض به بلاتکلیفی پس از شش ماه
پس از گذشت شش ماه از دستگیری شکوفه آذر ماسوله، فعال سیاسی زندانی وی در نامهای که از زندان اوین ارسال نموده ضمن تشریح وضعیتش، نوشته است که پس از شش ماه بازداشت، نه خود موفق به دیدار با وکیل شده و نه وکیلش موفق به مطالعه پرونده او شده است. بنا به گزارش رسیده به کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی به نقل از هرانا خانم شکوفه آذر ضمن اعتراض به اتهامات و روند قضایی طیشده نوشته است که بدلیل از دست دادن اعضای درجه یک خانواده، طی این مدت از هر گونه ملاقاتی نیز محروم بوده است.
در متن کامل این نامه آمده است :
“اینجانب شکوفه آذر ماسوله با نام مستعار پریسا آزادی، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی بین الملل با رتبه سه رقمی در کارشناسی ارشد، در تاریخ ۱۸/۳/۹۴ و دقیقا در شب امتحان پایان ترم، توسط مامورین وزارت اطلاعات، بدون حکم قانونی و بدون ذکر دلائل بازداشت، ارائه حکم بازداشت و تفتیش منزل و بدون اطلاع به اقوام بازداشت و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شدم.
بیش از دو هفته در بند ۲۰۹ اوین تحت فشار بازجویی قرار گرفتم و بعد از آن به بند نسوان زندان اوین منتقل گردیدم و تا ۶۹ روز بعد حتی تفهیم اتهام با ذکر دلایل اتهامی نشدم که این روند طبق اصل ۳۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قوانین بین المللی و قوانین حقوق بشری غیرقانونی است. (در صورت بازداشت موضوع اتهام باید با ذکر دلائل بلافاصله کتبا به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر مدت ۲۴ ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد.)
در تاریخ ۲۴/۵/۹۴ در شعبه ۶ دادسرای شهید مقدس تفهیم اتهام شدم و عنوان فعالیت تبلیغی علیه نظام در پرونده ام درج شد. همچنین بازپرس عنوان مجرمانه اقدام علیه امنیت ملی از طریق تجمع و تبانی و شرکت در تجمعات غیرقانونی را نیز به موارد اتهامی اضافه نمود. وی برای من وثیقه ۷۰۰ میلیون ریالی تعیین نمود که بعدا تبدیل به کفالت یک میلیارد ریالی شد.
در طی این مدت یعنی تا مدت شش ماه پس از تاریخ بازداشت به دلیل از دست دادن خانواده درجه یک (فوت پدر و مادر و تک فرزند بودن) از ملاقات محروم بوده و حتی اجازه تماس تلفنی مستمر با اقوام برای پیگیری روند پرونده و مشاوره با وکیل و تماس تلفنی با وکیل را نیز نداشته ام. نهایتا هر دو ماه یکبار تماس تلفنی با اقوام بعد از نامه نگاریهای اداری متعدد به مسئولین بند نسوان، اجرای احکام و … انجام می گرفته است. و این یعنی عملا مدت ۶ ماه است که تقریبا هیچ گونه تماسی با خارج از زندان ندارم.
این در حالیست که تاکنون چندین بار طبق نامه های متعدد به مسئولین زندان درخواست ملاقات با وکیل و تعیین تکلیف وضعیت ام را نموده ام که هیچگونه اقدام موثری در این خصوص حتی اجازه تماس دوره ای با خانواده و یا وکیل بدلیل نداشتن ملاقات انجام نشده است.
در تاریخ ۷/۹/۹۴ جهت برگزاری محاکمه به دادگاه انقلاب اعزام شدم. برخی از اتهامات مطروحه به این شرح است:
1- اخلال و آشوب و شرکت در تجمعات غیرقانونی ۲- فعالیت تبلیغی علیه نظام و غیره …
این در حالی است که از داشتن وکیل در دادگاه محروم بودم و بدون مطالعه پرونده پیش از برگزاری جلسه دادگاه در این محاکمه شرکت کرده ام که به دلیل انتساب اتهامات ناروا و بی اساس که حتی در بازجویی و بازپرسی و در سایر مراحل تحقیقات مقدماتی عنوان نشده بود و عدم حضور وکیل، از حق دفاع مشروع و قانونی از خود محروم شدم.
اینجانب بعد از دیدن کیفرخواست بحدی شوکه شدم که از همان شب در بند نسوان به بهداری فرستاده شدم که پرونده آن نیز موجود است. مجددا در تاریخ ۲۵/۹/۹۴ به دادگاه انقلاب شعبه ۲۶ اعزام شدم و به دلیل نداشتن وکیل اعلام نمودم که از خود دفاعی نخواهم کرد و باید با وکیل معرفی شده از سوی اینجانب قبل از دادگاه ملاقات داشته باشم که تا کنون این امر محقق نشده است. با توجه به این مسئله که این اتهامات را کاملا تکذیب می کنم و به همین دلیل نیز هیچگونه دفاعیه ای در جلسه دادگاه تا زمان حضور وکیل که حداقل شرط دادرسی عادلانه است ارائه نخواهم کرد.
سال گذشته و در روزهای ماه آذر مشغول آماده کردن خود برای امتحانات میان ترم ارشد و ارائه موضوع دفاعیه پایان نامه کارشناسی ارشد و برنامه ریزی برای سالهای آینده و ادامه تحصیل و رویاپردازی برای آزمون دکترا بودم و امسال با ناباوری با کیفرخواست کاملا ناعادلانه و بند نسوان و آینده نامشخص تحصیلی و شغلی ام می نگرم.
من با ده سال سابقه کار در شرکتی خصوصی و معتبر با سمت مدیر تضمین کیفیت قطعات خودرو وابسته به سایپا، پارس خودرو و زامیاد و بعد از سالها تلاش برای قبولی در کنکور کارشناسی ارشد و با میانگین نمرات در سطح عالی در طول ترم و بدون هیچگونه سابقه کیفری تاکنون، امروز دو ترم دانشگاه را از دست داده و متهم به شرکت در تجمعات غیرقانونی هستم. عملی که با توجه به اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی فعالیتی کاملا قانونی، مدنی و اجتماعی محسوب می شود.
اینجانب در اعتراض به اتهامات مطرح شده در کیفرخواست و نداشتن وکیل تاکنون در تمامی مراحل دادرسی حتی در جلسه رسیدگی به اتهامات که در واقع به نوعی توهین و تحقیر تلقی می شود و هیچگونه ادله قانونی برای آن وجود ندارد و همچنین روند ناعادلانه و قطع هرگونه ارتباط با خارج از زندان به مدت بیش از شش ماه بلاتکلیفی برای احقاق حقوق خود ناگزیر به استفاده از سایر طرق اعتراض و دادخواهی خواهم شد که تاکنون نه تنها از این طرق استفاده نکرده ام بلکه هیچ گونه اعتراض علنی و شفاف سازی در ارتباط با شرایطم نداشته ام و این عادلانه نخواهد بود."
فرزاد مرادی نیا
فرزاد مرادی نیا» فعال کارگری پس از عمل جراحی در بیمارستان توحید سنندج و چند روز بستری ، به زندان سنندج منتقل شد.
«فرزاد مرادی نیا» فعال کارگری، از اعضای «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» و زندانی محبوس در زندان مرکزی سنندج که پیش تر در روز چهارشنبه ۱۶ دی ماه سال جاری، جهت عمل جراحی به بیمارستان توحید سنندج اعزام و روز پنجشنبه ۱۷ دی ماه ۱۳۹۴ تحت عمل جراحی قرار گرفت، پس از انتقال به بخش عمومی با دستبند و پایبند و بستری چند روزه در ۱۹ دی مجددا به زندان بازگردانده شد.
به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، این در حالی است که طبق نظر پزشک معالج فرزاد، این فعال کارگری بایستی حداقل به مدت دو ماه استراحت پزشکی داشته و در محیطی خارج از زندان تحت مراقبت های درمانی قرار گیرد.
مسئولین امنیتی با استراحت پزشکی وی موافقت نکرده و علیرغم شرایط نامساعد جسمی دستور بازگشت به زندان را صادر کرده اند.
لازم به ذکر است که فرزاد مرادی نیا در آذر ماه سال ۹۳ توسط اداره اطلاعات دستگیر شده و بعد از یک ماه بازداشت با قرار وثیقه آزاد شده و سپس در شعبه یک دادگاه انقلاب توسط قاضی سعیدی محاکمه و به ۳ سال حبس تعزیری محکوم گردید.
این فعال کارگری در تاریخ ۳ مرداد ۹۴ علیرغم بیماری دستگاه گوارش و شرایط بد جسمی جهت تحمل این حکم، به زندان مرکزی سنندج منتقل گردید.
ریحانه طباطبایی
ریحانه طباطبایی»، روزنامه نگار و فعال سیاسی عصر روز جاری سه شنبه ۲۲ دی ماه جهت اجرای حکم خود به زندان اوین رفت.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی به نقل از کلمه، در آبان ماه سال جاری «ریحانه طباطبایی» به یک سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از عضویت در احزاب، گروه ها، دستجات سیاسی و فعالیت در رسانه ها و مطبوعات و فضای مجازی محکوم شد.
جلسه محاکمه این روزنامه نگار به اتهام تبلیغ علیه نظام ۹ آذر ماه به ریاست قاضی «صلواتی» برگزار و پس از نزدیک به یک سال، حبس تعزیری این روزنامه نگار تایید شد.
«شهناز سیاقی» مادراین زندانی سیاسی میگوید: “ما انقلاب کردیم چون نمیتوانستیم در مقابل ظلم سکوت کنیم. و اگر امروز ریحانهی من هم علیرغم همهی تهدیدهایی که میشود از سوی بازجو که اگر حرف بزنی یا فعالیت سیاسی داشته باشی برایت پروندهی جدید باز میکنیم، دست از نقد کردن نمیکشد و تحت لوای قانون به فعالیتهای قانونی خود ادامه میدهد یعنی ما توانستهایم نسل خوبی تربیت کنیم.”
وی در ادامه میافزاید: “هرچند سخت است با دست خودت دخترت را تحویل زندان بدهی اما هزار بار شکر که ریحانه در مسیر حق است و خطایی مرتکب نشده و ما را شرمنده نکرده است. سرمان بالاست و فقط میتوانیم امید داشته باشیم که عدالت در این فضای امنیتی حاکم شود تا معلوم شود که فرزندان ما باید حکم بگیرند یا افرادی که هر روز صدمهها و لطمههای غیرقابل جبران به کشور و نظام و مردم میزنند.”
«ریحانه طباطبایی» پیش از این در آذر ماه سال ۸۹ از سوی سپاه بازداشت شد. او بابت این بازداشت محکوم به یک سال حبس شد که دادگاه تجدید نظر آن را به شش ماه حبس تعزیری و شش ماه حبس تعلیقی تبدیل کرد. این فعال سیاسی در بهمن ماه سال ۹۱ نیز به همراه تعدادی از روزنامه نگاران توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد.
مادر «ریحانه طباطبایی» میگوید: “ما حدس میزدیم که فشارها همزمان با آغاز انتخابات بیشتر و احکام اجرا شود. قطعا اگر ریحانه بیرون میماند در ستاد انتخاباتی فعالیت میکرد و ما میدانیم که آقایان ته دلشان نمیخواهند بچههای خوشفکر و فعال که هیچگونه انگ خارج از نظام بودن هم نمیتوان به آنان زد بهتر است زندان باشند یا مرعوب شده و منزوی شوند.”
طباطبایی، در خرداد ماه سال گذشته برای پرونده جدید خود که این بار نیز توسط سپاه تنظیم شده بود، به دادسرا احضار شد که پس از تفهیم اتهام برای اجرای حکم ۵ ماهه خود به بند سیاسی زندان زنان اوین منتقل و در ۲۰ آبان ماه همان سال پس از طی دوران محکومیت خود آزاد شد.
«شهناز سیاقی» میگوید: “از سپاه خیلی دلم گرفته. دردمندم نه چون ریحانه به زندان رفت، اما اینکه به خاطر پست فیس بوکی برای آقای جلیلی و قالیباف یا اردوی شهرکرد که مراسم قانونی بوده، یک سال در حبس بماند تلخ است. اگر دختر من دزد یا مفسد اقتصادی بود یا داخل بده بستانهایی که هر روز افشاگریهایش را میبینید و میشنوید بود الان زندگی خودش را داشت.”
وی ادامه میدهد: “ظاهرا بچههای ما باید تاوان این را بدهند که قلبشان برای این کشور میتپد و نمیتوانند بیتفاوت باشند. مثل خیلی از بچههایی که هنوز زندانند یا آنها که این سالها آنجا بودند. جرم این بچهها دلسوزی و دغدغه داشتن است. این که فکر میکنند و بدیها را میبنند.”
مادر طباطبایی در پایان میگوید: نهم دی عکس آقای خاوری را دیدم که سال ۸۸ در راهپیمایی بوده. با خودم فکر کردم بله درست است. بچهی من خطرناک است. علی شریعتی و حسین نورانینژاد و بهاره هدایت و … خطرناکند وگرنه امثال آقای خاوری و خیلی های دیگر که همهمان میشناسیم که خطری ندارند و میتوانند به راحتی آزادانه زندگی کنند. اما خدا جای حق نشسته است. من نگران نیستم و مطمئنم که بالاخره این هزینهها به بار مینشیند روزی ما هم طعم آرامش و عدالت و آزادی واقعی را میچشیم.”
محمد جراحی طی سال های گذشته از طریق پیامی از زندان تبریز نوشته است : « من یك كارگرم و تا ایجاد تشكل ها و سندیكا فعالیت خواهم كرد . من در اعتراض به دولت كه از تشكیل تشكل ها و سندیكاهای كارگری جلوگیری به عمل می آورد، به زندانی بودنم ادامه خواهم داد. هم اكنون تشكیل سندیكا مطالبه بر حق من است. و شرط آزادیم از زندان تشكیل سندیكا ست. جای من زندان نیست، دولت ایران به مقاوله نامه های جهانی متعهد باشد …
محمد جراحی كارگر زندانی
محمد جراحی کیست؟
محمد جراحی فعال شناخته شده کارگری در بخش نقاشی ساختمان اهل تبریز، عضو « سندیکای نقاشان ساختمان ایران »، همچنین عضو « کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری» به دفعات دستگیر و به زندان کشانده شد و با قراروثیقه آزاد و دیگر باره به زندان افتاد .
محمد جراحی ازجمله ؛ در سال ٨۶ به دلیل فعالیت در میان کارگران ، به بهانه در دست داشتن بولتن «کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری» و مطالعه نشریات ویژه مسائل کارگری و عضویت در « انجمن سلامت اجتماعی آذربایجان » دستگیر و بدون حق استفاده از وکیل و به اتهام های عدیده خاصه » تبلیغ علیه نظام » و » به نفع گروهای ضد انقلاب » ، به چهار ده ماه حبس محکوم شده بود. بعد تر با قرار وثیقه آزاد گردید. نامبرده باردیگر در دوم تیرماه سال ٨۷ به حکم دادگاه دستگیر شد و یک ماه نیز در زندان بود. در این دوره آقای نقی محمودی وکالت محمد جراحی را برعهده گرفتند و به رای صادره موکل خود اعتراض نمودند. با پیگیری وکیلِ ایشان موفق شدند، مجازات حبس را به حالت تعلیق در آوردند. باوجود دریافت تعلیق مجارات حبس ، محمد جراحی ، مدتی در زندان ماند.
بارسوم همین زندان طویل مدت است که همچنان در زندان بسر می برد. برپایه آنچه از سال ها پیش در خاطرم مانده و در رادیو محلی ما درشهر گوتنبرگ (سوئد) ، «رادیوهمبستگی با کارگران» طی برنامه مشترک با رفیق فرخ قهرمانی در دو روز هفته پیش می بردیم ، بازداشت محمد جراحی فعال کارگری اهل تبریز ، کارگر اخراجی عسلویه، عضو «کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری» در منزل ایشان صورت گرفت .
این ماجرا در پیوند با دستگیری شاهرخ زمانی عضو دیگر کمیته «پیگیری ایجاد تشکل های کارگری» و»هیات بازگشایی سندیکای کارگران ساختمان و نقاشان» به همراه «نیما یعقوب وند» و «ساسان واهبی وش» فعالان جنبش دانشجویی دستگیر و از بند قرنطینه زندان مرکزی تبریز ، به اداره اطلاعات استان آذربایجان شرقی احضار شدند.
در همان تاریخ محمد جراحی اعلام داشت: هیچ احضاریه برای وی و شاهرخ زمانی ارسال نشده و آنها به صورت ناگهانی و غافلگیرانه برای اجرای حکم در خردادماه ١٣٩٠ (ژوئن ٢٠١١) دستگیر شده بودند.
بر اساس رأی شعبه یکم دادگاه انقلاب تبریز که در تاریخ ۲۷ مرداد ماه تشکیل شده بود، شاهرخ زمانی به ۱۱ سال حبس تعزیری، محمد جراحی به پنج سال حبس تعزیری، نیما پوریعقوب به شش سال حبس تعزیری، و ساسان واهبی وش به شش ماه حبس تعزیری، محکوم شده بودند. درمتن رای صادر شده اتهامات این فعالان کارگری «تشکیل گروه غیرقانونی مخالف نظام»، «مشارکت در فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «مشارکت در اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت» و نیز «توهین به رهبری» عنوان شده است.
بعد از یک سال و اندی زندان و ایستادگی محمد جراحی در برابر بازجویان ، خبر ها حاکی از این است كه پليس با لباس ويا بدون لبا س به عنوان لباس شخصي فرزندان محمد جراحي را تحت عناوين مختلف زیر فشارهاي روحي و رواني قرار داده است. پليس در تلاش است از اين طريق محمد جراحی که با ایستادگی و مقاومت، کمر خم نکرد و کوتاه نیامد ، بدین طریق با کشاندن پای فرزندانش به این ماجرا، در صدد این بودند محمد جراحی را شکنجه مضاعف نمایند تا بشکنندش !
طی سال های گذشته محمد جراحی طی پیامی از زندان تبریزنوشته است : «…من محمد جراحی، كارگر زندانی و عضو كمیته پیگیری ایجاد تشكل های كارگری هستم. من بیش از دو سال است در رندان تبریزبه سر می برم. درزندان دچار بیماری غده خوش خیم تیرویید شدم . هنگام مراجعه به بیمارستان با دستبد و زنجیر به پا چنان از توهین و بد رفتاری زندانبان و ماموران همراه، اذیت و آزار شدم كه دیگر راضی به مراجعه به بیمارستان نیستم…..» (۲)
باید گفت در طول زندان کشیدن محمد جراحی ، خانواده وی تحت عناوين متفاوت اذيت وآزار شدند تا ای بسا که با این کارخود به مقصود خویش که همانا شکستن زندانی است، دست یابند و این در حالیستکه نقی محمودی وکیل دادگستری در گفتگویش با «رادیو ندا» اعلام داشت :« وضعیت محمد جراحی بدلیل ابتلاء به سرطان بدخیم تیروئید،در شرایط دشواری بسر می برد.» وکیل نام برده افزود : « جمهوری اسلامی سعی دارد با عدم درمان زندانیان سیاسی ، آنها را به نیستی سوق دهد »
محمد جراحی درنامه ای به ریاست محترم » سندیکای نقاشان ساختمانی ایران » متذکر می شود :
« در طول این مدت به دلیل شرایط سنی (۵۵ سال) و وضعیت نامناسب زندان تبریز از نظر تغذیه و بهداشت به بیماریهایی اعم از سرطان تیروئید، دیابت و چربی خون دچار شدهام. ولی متأسفانه تا به حال اقدامات مناسبی از طرف مسئولین زندان در راستای درمان بیماریهایم انجام نگرفته است. شایان ذکر است بنده بهخاطر ابتلاء به بیماری سرطان تیروئید یکبار مورد عمل جراحی قرار گرفتهام و طبق نظر پزشکان متخصص مراحل درمانی باید در بیرون از زندان پیگیری شود….» (٣)
باید گفت ؛محمد جراحی درکناردیگر فعالين کارگرى جرمى مرتکب نشدند. آنها از حقوق حقه کارگران دفاع مي کنند. حقوقى که در دنيا برسميت شناخته شده و جمهورى اسلامى نيز روى کاغذ آنها را پذيرفته اما فعالين کارگرى را به «جرم» دفاع ازحقوق صنفی و طبقاتی شان دستگير و زندانى مي کنند.
طاهره رضایی شهروند بهایی ساکن اصفهان صبح روز پنجشنبه ۱۷ دی ماه ۱۳۹۴ از زندان یزد به زندان اصفهان منتقل شد.
طاهره رضایی ساعت ۹:۳۰ دقیقه به همراه ماموران زندان از زندان یزد به زندان اصفهان ( دولت آباد) منتقل شد.
طاهره
رضایی پیشتر در تاریخ ۲۷ مهر ماه ۱۳۹۴ توسط ماموران امنینی جهت اجرای حکم
در مقابل درب منزل بازداشت و بعداز ظهر نیز به زندان یزد منتقل شده بود.
به
گفته منابع آگاه، در زمان بازداشت خانم طاهره رضایی و انتقال ایشان گفته
شده است که استان اصفهان به نیابت از استان یزد خانم رضایی را بازداشت کرده
اند.
پیشتر خانم طاهره رضایی به همراه ۱۹ شهروند بهایی دیگر در استان های اصفهان و یزد به طور دسته جمعی بازداشت شده بودند .
۲۰ شهروند بهایی که پیشتر بازداشت شده بودند هر کدام از یک سال تا چهارسال محکوم به حبس تعزیری و تعلیقی شده بودند.، این احکام از سوی شعبه ۱ دادگاه انقلاب یزد صاد شد و در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۹۳در شعبه تجدید نظر استان به تایید رسید.
۲۰ شهروند بهایی که پیشتر بازداشت شده بودند هر کدام از یک سال تا چهارسال محکوم به حبس تعزیری و تعلیقی شده بودند.، این احکام از سوی شعبه ۱ دادگاه انقلاب یزد صاد شد و در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۹۳در شعبه تجدید نظر استان به تایید رسید.
اسامی این ۲۰ شهروند بهایی و میزان محکومیت ایشان به شرح زیر است:
صبا گلشن (اصفهان): ۴ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی، شهرام اشراقی، مهندس خسرو دهقانی (اضفهان)، شهرام فلاح (کرمان)، نوید حقیقی (اراک )، ایمان رشیدی (یزد): ۳ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی، فریبرز باغی، ناطقه نعیمی، شبنم متحد، فریبا اشتری (یزد)، نغمه فارابی (اصفهان) : ۲ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی فرح باغی؛ مهران اسلامی، اعظم مطهری، فرحناز میثاقیان (یزد)، سهراب نقی پور، آذرطلوعی( پورخرسند)، ساسان حقیری، طاهره روحانی، ویدا حقیقی (اصفهان) : ۱ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی.
صبا گلشن (اصفهان): ۴ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی، شهرام اشراقی، مهندس خسرو دهقانی (اضفهان)، شهرام فلاح (کرمان)، نوید حقیقی (اراک )، ایمان رشیدی (یزد): ۳ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی، فریبرز باغی، ناطقه نعیمی، شبنم متحد، فریبا اشتری (یزد)، نغمه فارابی (اصفهان) : ۲ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی فرح باغی؛ مهران اسلامی، اعظم مطهری، فرحناز میثاقیان (یزد)، سهراب نقی پور، آذرطلوعی( پورخرسند)، ساسان حقیری، طاهره روحانی، ویدا حقیقی (اصفهان) : ۱ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی.
سپاس از شما شنوندگان و همیاریتون
هر هفته با من باشید
با برنامه ی با زندگینامه زندانیان سیاسی و عقیدتی که توسط دولت جمهوری اسلامی ایران در زندانها و بازداشتگاهای جمهوری اسلامی ایران هستند
در رادیو کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
مجری و تهیه کننده این برنامه زهرا لطفی
با پیشنهاداتون من را در پیشبرد این برنامه یاری فرمایید
من منتظر نظرات و پیشنهادات و انتقادات شما عزیزان در رادیو
radio@bashariyat.org
جمع آوری اطلاعات : زهرا لطفی
نظرات
ارسال یک نظر