شش سال گذشت، شش سال از روزهای پر تب و تابی که با بهار آمد، بهاری که آمدنش ناگریز بود و حضورش مادرانه. روزهایی که از ما ملتی واحد ساخت تا تولد دوباره بهار را به هم شادباش بگوییم و در سوگ سهراب و ندا و امیر و محسن گریه کنیم. روزهایی که امید در دل کاشتیم تا بذر هویتمان باشد.
حالا نطفههای امید و آزادی و عزت نفس در روح بهار، ساجده، من، تو و مردم ایران کودکانی شش ساله اند. کودکانی که در زندان اوین، در بن بست اختر، … و زیر پوست جامعه ایران می بالند و رشد میکنند.
روز یکشنبه ۱۶ فروردین سالگرد تولد و ازدواج بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و از فعالان جنبش زنان بود. به همین مناسبت شنبه شب، دوستان همبند با بهاره و اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت در مراسمی که در منزل او برگزار شد، شرکت داشتند، همبندیان بهاره هدایت از خاطرات خود با او در زندان اوین گفتند و یاد و خاطره او را گرامی داشتند.
روز سه شنبه ۱۸ فروردین جلسه هفتگی خانواده های زندانیان سیاسی در منزل پدری بهاره هدایت برگزار شد. دراین مراسم خانوادههای زندانیان سیاسی تولد ساجده عرب سرخی و بهاره هدایت را جشن گرفتند، خانوادههای عرب سرخی، ابوالفضل قدیانی، محسن میردامادی، مصطفی تاج زاده، حسن اسدی زید آبادی و بهزاد عرب گل، امید کوکبی و جمع دیگری از خانواده زندانیان سیاسی و مادر ندا آقاسلطان نیز در این مراسم حضور داشت.
در این مراسم نرگس محمدی و جمعی از دانشجویان به نمایندگی از دانشجویان سراسر کشور از دانشگاه خواجه نصیر و دانشگاه علوم اقتصادی دانشگاه پلی تکنیک، علامه و دانشگاه تهران حضور داشتند. دانشجویان لوح تقدیر از سوی نمایندگان فعالین دانشجویی به خانواده بهاره هدایت تقدیم کردند. متن این لوح توسط دانشجویان قرائت شد، در بخشی از این تقدیر نامه آمده است:
این تقدیر نامه از آن رو به شما تقدیم می گردد که امروز بهاره نماد استقامت و سرسبزی در خزان وطن است، مدیون صبر و مناعت طبع شما در دیروز و امروز و فرداست و خوب می دانیم که این سپاس در برابر رنج دوری از بهاره عزیز کوچک است و بی مقدار.
بهاره هدایت دوام حیثیت آدمی است در برهوت بی وجدانی، تداوم امید در روزگار سرخوردگی و صدای رسای آزادی هر چند از پشت دیوارها!
بهاره هدایت دوام حیثیت آدمی است در برهوت بی وجدانی، تداوم امید در روزگار سرخوردگی و صدای رسای آزادی هر چند از پشت دیوارها!
دراین جلسه، نرگس محمدی فعال حقوق بشر و نایب رئیس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، فخرالسادات محتشمی پور، عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی و همسر مصطفی تاج زاده، امین احمدیان عضو شواری مرکزی و سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) و همسر بهاره هدایت و دختر ۹ ساله ساجده عرب سرخی سخنانی در مورد این مراسم گفتند.
نرگس محمدی: آقای روحانی رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی را به تعویق نیندازد
نرگس محمدی دراین برنامه گفت: ۶ سال است که در مراسم زندانیان حرفهایی زده میشود هر چند که ما به این صحبتها عادت کردیم اما درهر صورت بسیار سخت است. وقتی از دور به عکس بهاره نگاه می کردم به این مسئله فکر میکردم که این ششمین سالیاست که بهاره بهترین ساعتهای عمرش یعنی دوران جوانیاش را در حالی که از همسرش جدا شده، از پدر و مادرش جدا شده تاوان سختی را به خاطر گفتن بخشی از حقیقت که در وقایع سال ۸۸ اتفاق افتاد، میپردازد. البته بهاره قبل از آن هم فعال دانشجویی بود و فعالیتهایی را انجام داده بود ولی مشخصاً تاوان آنچه که سال ۸۸ بر سر ملت ایران آمد را می پردازد. این دختر با این سن کم از زندگی، از جوانی، از همه لذتهایی که میتوانست ببرد، از همه اینها محروم شد و اکنون شش سال است که در زندان است. واقعاً هر بار که من نام بهار را در این شش سال میشنوم ناخودآگاه به یاد بهاره می افتم. شاید به دلیل اسم اوست شاید به دلیل طراوت و جوانی اش است شاید به دلیل زیباییاش است که وقتی فصل بهار را میبینم یاد بهاره می افتم.
قبل از سال ۸۸ نیز بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی بهاره هدایت را میشناختند. دختری که با تعهد و مسئولیت، هر چند فعالیتش در حیطه جنبش دانشجویی بود ولی در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی نیز فعال بود. او یکی از دانشجویانی است که در تاریخ جنبش دانشجویی ایران قطعاً نامش ماندگار خواهد بود. اگر جوانیاش را بابت آزادی و عدالت در ایران هزینه کرده اما نامش در تاریخ جنبش دانشجویی ایران برای همیشه جاودانه خواهد بود.
در خدمت مادر ندا آقاسلطان هستیم. هیچکدام از ما صحنه دردناک وداع با ندا آقاسلطان را فراموش نمی کنیم. هرگز تاریخ ملت ایران صحنه جان دادن ندا آقاسلطان را فراموش نخواهد کرد. اینها اسطورههای تاریخ ما هستند. اینها علیرغم سن کمی که داشتند علیرغم اینکه جوان بودند اما راهی را رفتند که پیرهای این دیر و سرزمین نتوانستند بروند. بنابراین ما به این عزیزانمان افتخار میکنیم. به بازماندگانشان افتخار می کنیم.
اما از این حرفها که بگذریم این روزها روزهایی است که دولت ایران به انتخاب ملت ایران بر سر قدرت آمده و قدرت را در دست گرفته است. آقای روحانی دوبار نظام جمهوری اسلامی ایران را در جهان دست بالا قرار داده است. یک بار در انتخابات سال ۹۲ با انتخاب مردم توانست ملت ایران را از بحران و انزوایی که در آن قرار گرفته بود نجات دهد و بحران دوم انزوای بینالمللی ایران بود که در توافق هستهای توانست نظام را از این بحران خارج کند.
آقای روحانی فراموش نکنند که این قدرت را ملت ایران به ایشان دادند، این قدرت را امثال تاجزاده و بهاره هدایت و ندا آقاسلطان و سهراب اعرابی و ستار بهشتی به آقای روحانی دادند. یادشان نرود که تک تک رأی ملت ایران بود که ایشان را در جایگاهی نشاند که نظام را هم در حل بحران داخلی کمک کرد. درحالی که هیچ کس توقع نداشت این تعداد مردم به پای صندوقها بیایند. با پشتوانه رأی آقای خاتمی و آقای رفسنجانی توانست بحران را درعرصه داخلی و بین المللی مهار کنند. فرمول بسیار پیچیدهای بود، تمام دنیا ایران را در انزوا قرار داده بودند و با اسرائیل اجماع کرده بودند. این فرمول را چه کسی توانست عوض کند؟ آیا آقای روحانی به تنهایی این کار را انجام داد یا رأیی که ملت به آقای روحانی دادند ایشان را کمک کرد. قطعاً این گونه است.
در زمانی که آقای خاتمی به ریاست جمهور برگزیده شد، آمریکا به ایران حمله نکرد درحالی که نقشه قطعی حمله به ایران وجود داشت. رأی ملت ایران به آقای خاتمی بود. آقای روحانی چطور توانست در توافق اینقدر موفق باشد و اینگونه دست بالا را داشته باشد، به دلیل این که رأی ملت ایران را داشت. بنابراین اکنون حق داریم از آقای روحانی بخواهیم که به پاس ملت ایران که یکی از مطالباتشان رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی است کار را به تعویق نیندازد و کوتاهی نکند. اکنون قدرت چانه زنی با حاکمیت را پیدا کرده است و میتواند بگوید که با پشتوانه رأی ملت یکبار نظام را در رأیگیری سال ۹۲ و یکبار در توافق هستهای درعرصه بینالمللی توانستم دست بالا را بدست بیاورم. بنابراین آنچنان که به مردم وعده دادهام باید رفع حصر را انجام دهم و باید زندانیان سیاسی را آزاد کنم باید آشتی ملی ایجاد کنم. پس بنابراین زمانش رسیده است. خواسته ما از ایشان و خواسته فعالان مدنی و ملت ایران است که زندانیان سیاسی و به ویژه دخترانی چون بهاره هدایت مادری چون ساجده را آزاد کند و ملت ایران را شادکام کند.
صبا: مامانم برای هیچی رفته اون تو
صبا دختر ۹ ساله ساجده عرب سرخی گفت: من می خواستم وقتی ۹ سالم میشه مامانم پیشم باشه. به خاطر همین شبها خوابش رو می بینم که اومده پیشم بعد بهم میگه نگران نباش من تولدت کنارتم اما صبحا که بیدار میشم میبینم که کنارم نیست به خاطر همین گریهام میگیره. بعدش که میرم مدرسه و برای مشاورم تعریف میکنم میگه این خوابت معنیش اینه که زود میاد نگران نباش. اما خوب گریه رو نمیتونی جلوش رو بگیری چون یه حسه. اما باید سعی کنم که گریه نکنم چون میدونم که مامانم به خاطر هیچی رفته اون تو.
محتشمی پور: زندگی حق دختران این سرزمین است
فخرالسادات محتشمی پور در سخنانی گفت: من هم به عنوان یک عضو خانواده زندانیان سیاسی میخواهم از مادر، پدر و خواهر بهاره تشکر کنم. امین همیشه حضور داشته و سهم و نقشش را همه ما میدانیم. از خانواده ساجده، مادر، پدر، خواهر و از همه مهمتر صبا تشکر میکنم. اول به صبا نکتهای را بگویم، من که کوچک بودم پدر من هم زندانی سیاسی بود. چیز زیادی از آن روزهای سخت به خاطر ندارم. اما فراموش نکرده ام که پدرم مبارزه کرده و به عنوان یک قهرمان آزاد شده و این برای من افتخار است. من چه زمانی که کودک بودم چه امروز از این که خودم را جزو خانواده زندانیان سیاسی میدانستم همیشه افتخار میکردم. بهاره و ساجده خوبیها بسیار زیادی دارند. زندگی کردن حق تمام این دختران است. خاطرم هست که سالهای اول بعد از انتخابات ۸۸ بود زمانی که آقای دولت آبادی تازه دادستان تهران شده بودند. گویا در ملاقاتی که با بهاره داشتند از بهاره پرسیده بودند که میخواهی چهکار کنی؟ بهاره هم در پاسخ به این سوأل گفته بود که من کاری نمیخواهم انجام بدهم من فقط میخواهم زندگی کنم. امیدوارم خیلی زود زمانی فرا رسد که این دختران مهربان و صبور از بند ظلم نجات پیدا کنند و بتوانند به کمترین حقشان که حق زندگی کردن در کنار خانوادهشان است، برسند.
احمدیان: ما به وفاق ملی و آشتی داخلی احتیاج داریم
امین احمدیان در مورد زندانیان سیاسی و شرایط کنونی کشور گفت: با تشکر وعرض شرمندگی ازاینکه سالهاست من مزاحم شما هستم و شما دراین سالها ما را تنها نگذاشته اید. واقعا من دراین ۶ سال احساس تنهایی نکرده ام. در تکمیل سخنان خانم محمدی باید بگویم و یادآوری کنم که قبل از انتخابات ۹۲ در نامههایی که جمعی که زندانیان سیاسی جنبش سبز نوشتند، براولویت مصالح ملی بر خواستههای شخصی تاکید کردند؛ اینکه درانتخابات ۹۲ اولویت کاندیدای منتسب به اصلاح طلبان نباید آزادی زندانیان سیاسی باشد، چرا که مسائل مهمتری وجود دارد و مهمتر ازهمه بازیابی مشروعیت حکومت درایران و ترمیم شکاف میان دولت و ملت است. شاید بتوان گفت که بعد از انتخابات ۹۲ تا حدی این نقیصه جبران شد.
مورد بعد هم نامه معروفی که توسط زندانیان سیاسی به دولت امریکا و شخص اوباما نوشته شد. درآن نامه از اوباما خواسته شد که به رفع تحریمها و بازگشت ایران به جامعه جهانی کمک کنند تا فشار از روی مردم و معیشت آنها برداشته شود، و خوشبختانه امروز میبینیم که بعد از تفاهم سوئیس چشم اندازی ایجاد شده که شاید بتوانیم این معضل را حل کنیم و از این انزوا خارج شویم و به جامعه جهانی بازگردیم. در واقع این بچهها حتی در زندان هم نشان دادند که منافع ملی برایشان اهمیت بیشتری دارد. از ابتدا هم ورود این بچهها به جنبش سبز مسائل شخصی نبود و منتقد راهی بودند که به مشکلات امروز منتهی شد. امثال بهاره حتی فکر قدرت در سر ندارند و همیشه منافع ملی برایشان اولویت بیشتری داشته است.
امیدواریم که دراین سال که سال همدلی جامعه و نظام نامگذاری شده و دراین مسیری که آغاز شده، قوه قضائیه هم همکاری کند و با بازنگری در رویه ای که از سال ۸۸ داشته است بتواند در داخل هم این زخم عمیقی که وجود دارد تا اندازه ای ترمیم کند. درحال حاضر وضعیت جامعه مدنی و دانشگاههای ما مطلوب نیست. دانشگاهها تغییر ملموسی نکرده و امیدواریم که این مسائل حل شود.
امین احمدیان درحالی که اشک در چشمانش جمع شده بود، با اشاره به مادر ندا آقاسلطان گفت: هرچند یکسری از فجایعی اتفاق افتاد قابل جبران نیست. مسائلی مانند زخم ندا و سهراب جبران پذیر نیست. اما جنبش سبز و زندانیان آن نشان دادند که گذشتشان خیلی بیشتر از این است که به خودشان و هزینههایی که به آنها تحمیل شده، فکر کنند. امیدوارم قوه قضائیه هم در ادامه روندی که حکومت در پیش گرفته این درایت را به خرج دهد و وجهه نظام را در داخل هم ترمیم کند تا این همدلی مورد نظر به وجود بیاید چون حل کردن مسائل با دنیای خارج به تنهایی کافی نیست، ما به یک وفاق ملی و آشتی داخلی احتیاج داریم.
—
—
نظرات
ارسال یک نظر