جمعی از بستگان« سعید رضوی فقیه» فعال سیاسی منتقد حکومت ایران، با انتشار بیانیهای نسبت به انتقال اجباری وی پس ازعمل جراحی قلب، به زندان هشدار دادند. نزدیکان سعید رضوی فقیه هشدار داده اند که اگردراین شرایط بحرانی اتفاق و فاجعهای برای وی رخ دهد، حق شکایت ازتمام مقامات مسئول تا بالاترین ردهها را برای خود محفوظ دانسته و به تمام دستگاهها و نهادهای داخلی و خارجی متوسل خواهند شد.در نسخه ای از این بیانیه که در اختیار«سحام» قرار گرفته، آمده است:
ماجرای یک زندانی، ماجرای یک زندگی است و درلابهلای خبرهای غم انگیز و سرشارازاندوه ملت ایران، به اخباری متعارف بدل شده است. ملتی که میباید پس ازیکصد و بیست سال تلاش آزادی به حداقلی ازحقوق مدنی وآزادیهای قانونی دست یافته باشد، فرزندان شریف و آزادهاش را در کند و زنجیر و اسیرگزمههای بیعقل وناجوانمردی میبیند که نه دین دارند و نه آزادگی. سالهاست که رفتار شنیع این محتسبان وعسسان، رژیم مستبد پیشین را تبرئه کرده و امروز که درآستانه سی و هفتمین سالگرد انقلاب ۱۳۵۷ به سر میبریم، حداقل دو نسل اخیر را چنان با انقلاب و شریعت بیگانه میبینیم که دچار هراس میشویم. در زمستان به جای برف و باران غبار و خاک شوره زاران میریزد و دریاچهها و رودهامان خشکیده و مدیریت انقلابی هشت ساله نورچشمیهای آقایان، تمام عرصههای مدیریتی و صنعتی و محیط زیستی و فرهنگی و اخلاقی و دینی و سیاسی و… را به ویرانهای بیفرجام بدل کرد و لذا سالهای طولانی باید این عقب ماندگی و فلاکت را تحمل کنیم و اگر دم برآوریم سرکوب میشویم و باید رنج زندان و اندوه اسارت و محرومیت را به جان بخریم و از هرحقی درخانه و وطنمان محروم شویم.
ماجرای دکترسعید رضوی فقیه نیز درهمین بافت و گستره غمبار قابل درک و تفسیر است. تنها کاری که درمقابل دستگاه فرا قانون و زشت کردارنظامی – امنیتی و برخی همراهان قضاییشان میتوانیم انجام دهیم اطلاع رسانی و گزارش به افکارعمومی ازطریق رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی است زیرا دستگاه تبلیغ صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران سالهاست به تریبونی خصوصی برای اقلیتی از حکومتگران بدل شده و هیچ ارتباطی به اکثریت ملت ایران ندارد و روزنامههای مستقل داخل کشور نیز با شمشیر تعزیر ممیزی تهدید میشود و اخبار زیادی را با سانسور و حذف و منع فراوان منتشر میکند و ازجمله اخبار زندانیان سیاسی را نیز نمیتوانند بازتاب دهند.
دراین یادداشت و نوشتههای بعدی، گزارش سرگذشت و رخدادهای مربوط به دکتر رضوی فقیه را برای افکارعمومی باز میگوییم و امیدواریم درمیان معدود افراد با وجدان و شرافتمندی که در دستگاههای رسمی حکومت حضور دارند اثر کند و درعین حال حصار امن و قدرتمند سانسور و بیخبر انگاری دراین سیستم را پشت سربگذارد تا شاید برخی از این کارگزاران دستگاه اختناق بفهمند که دیگرعصرزنده به گورکردن افراد و کشتار و اسارت درسکوت گذشته است. اگر آزادمردی را با پابند و دستبند به تخت بیمارستان زنجیر کنید تا به جای معالجه قلب بیمارش، شکنجه شود، تمام دنیا خواهند فهمید و تصویر رضوی فقیه نماد و شاهدی از این افشای جور و ستم درشبکههای اجتماعی و رسانههای عمومی جهان است. اما ماجرای دستگیری، محاکمه، زندانی شدن، بیماری و بازگرداندن بیمار قلبی درخطرناکترین شرایط جسمی و روحی به زندان و شرح بیقانونیهایی که رخ داده را طی چند یادداشت کوتاه به افکارعمومی مردم شریف ایران و دیگر مردمان آزاده و شرافتمند در سراسرجهان عرضه خواهیم کرد.
دراینجا فقط اعلام میکنیم که بازگرداندن سعید رضوی فقیه به زندان رجایی شهر و فشارهایی که برخی ماموران عامدانه بر او وارد آوردهاند از دید ما پنهان نمانده و اخبارآن را به حول و قوه الهی با جزئیات بازگو خواهیم کرد.
از لحظهای که سعید وارد زندان شده مسئولیت سلامتش با مقامات قضایی و زندانبانان و دستگاهی است که او را بهصورت غیرقانونی بازداشت و بدون هیچ دلیل حقوقی و جرمی محکوم و زندانی ساختهاند. ما این موضوع را پیگیری خواهیم کرد واگردراین شرایط بحرانی اتفاق و فاجعهای برایش رخ دهد حق شکایت ازتمام مقامات مسئول تا بالاترین ردهها را برای خود محفوظ دانسته و به تمام دستگاهها و نهادهای داخلی و خارجی متوسل خواهیم شد.
اکنون اعلام میکنیم جان دکتر سعید رضوی فقیه درخطر است واین موضوع ازسوی پزشکان بیمارستان به مقامات مربوطه و ماموران زندان بارها اعلام شده است. لذا هراتفاقی برای سعید رضوی فقیه به منزله حرکتی عامدانه و آگاهانه علیه یک زندانی سیاسی و خدای ناکرده مرگ او مصداق قتل عمد تحت شکنجه خواهد بود و مسئولان آن میباید پاسخگو باشند.
دریادداشتهای بعدی شرح دقیق ماجراها و ستمی را که براین زندانی سیاسی اعمال شده به اطلاع میرسانیم.
جمعی از بستگان سعید رضوی فقیه
تهران ۲۶ بهمن ۱۳۹۳
تهران ۲۶ بهمن ۱۳۹۳
نظرات
ارسال یک نظر