خبرگزاری هرانا - «دعوت اخیر جنابعالی برای شرکت در گفتمانی همگانی دربارۀ حقوق و وظایف شهروندی، بارقۀ امیدی در قلوب روشن نموده که شاید چنین لحظهای اکنون برای مردم شریف ایران و سرنوشت این سرزمین مقدس فرا رسیده است. ما نیز ضمن گرامی داشت این اقدام مبارک بر آن شدیم که در پاسخ به مسئولیت اخلاقی عمیق که نسبت به وطن خود علیالخصوص نسبت به جوانان این مرز و بوم احساس میکنیم منویات قلبی خود را بیان نموده در این گفتمان مهم شرکت کنیم.»
نیویورک – هفت مدیر بهائی زندانی در ایران نامهای به رئیس جمهور روحانی نوشته و دربارۀ «منشور حقوق شهروندی» پیشنهادی او نظر دادهاند.
رئیس جمهور روحانی، در جریان مبارزات انتخاباتی خود در اوایل امسال، وعدۀ چنین منشوری را داد و گفت هدف منشور پایان دادن به تبعیض نژادی، جنسی و دینی خواهد بود.
نسخۀ پیشنویس آن منشور در ۵ آذر ١٣٩٢ (٢۶ نوامبر ٢٠١٣) در یک وبگاه حکومتی به فارسی منتشر شد و به شهروندان ایرانی ٣٠ روز فرصت داده شد تا دربارۀ آن نظر دهند.
متن نامه که به امضای این هفت مدیر به نامهای بهروز توکلی، وحید تیزفهم، مهوش ثابت، جمالالدین خانجانی، سعید رضائی، فریبا کمالآبادی و عفیف نعیمی رسیده، به طور کامل در زیر آمده است.
این هفت نفر تاکنون بیش از پنج سال از احکام ٢٠ سالۀ زندان را که بر مبنای اتهامات بیاساس و صرفاً به خاطر باورها و اعمال دینی آنها صادر شده گذراندهاند. این طولانیترین حکمی است که برای زندانیان عقیدتی کنونی در ایران صادر شده است.
نامۀ اعضای پیشین یاران به رئیس جمهور ایران
جناب حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی
ریاست محترم جمهور
جناب حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی
ریاست محترم جمهور
بدون شک در تاریخ هر کشوی لحظات بسیار مهمی پیش میآید که در آن اقداماتی به ظاهر ساده میتواند سیر زندگی ملت را تغییر دهد، سوء تفاهمات دیرینه را از میان بردارد و فصلی جدید در سرنوشت مردم آغاز نماید.
دعوت اخیر جنابعالی برای شرکت در گفتمانی همگانی دربارۀ حقوق و وظایف شهروندی، بارقۀ امیدی در قلوب روشن نموده که شاید چنین لحظهای اکنون برای مردم شریف ایران و سرنوشت این سرزمین مقدس فرا رسیده است. ما نیز ضمن گرامی داشت این اقدام مبارک بر آن شدیم که در پاسخ به مسئولیت اخلاقی عمیق که نسبت به وطن خود علیالخصوص نسبت به جوانان این مرز و بوم احساس میکنیم منویات قلبی خود را بیان نموده در این گفتمان مهم شرکت کنیم.
ما این اقدام را از درون سلول زندان و علیرغم محدودیتهای ناشی از آن و به عنوان جمعی از شهروندان قانونمند این مملکت انجام میدهیم، شهروندانی که بیش از ۵ سال پیش صرفا به دلیل خدمات خود جهت تمشیت امور داخلی جامعۀ بهائی ایران دستگیر و روانه زندان شدند. به علاوه از این رو در این ایام پرواقعه و خطیر به نوشتن این نامه پرداختیم تا مبادا تاریخ از ما به عنوان کسانی یاد کند که در انجام وظایف خود قصور نمودهاند.
جناب روحانی! اگرچه نفس ابراز تمایل به بررسی و رعایت حقوق حقّۀ شهروندی افراد ملت به خودی خود از اهمیت بسیاری برخوردار است اما در اینجا لازم میدانیم که با قاطعیت تمام بیان کنیم که در نظر ما یگانگی و برابری و آزادی تمام مردم صرفاً ساختاری مدنی و قانونی محسوب نمیگردد بلکه اصلیست روحانی که منبع و سرچشمهاش آفرینندۀ یکتایی است که تمامی نوع بشر را از تراب واحد خلق فرموده. مردم ایران به حق مایلند که زندگی فردی و جمعیشان مرفه و شکوفا باشد، آرزو دارند که فرزندانشان ترقی کنند، جوانانشان راه پیشرفت را بپیمایند و ملتشان از صلح و آرامش برخوردار باشد. اما بدیهی است که هیچ یک از این آرمانها محقق نخواهد شد مگر آنکه شرایط اجتماعی و قانونی این امکان را فراهم سازد که با تمامی اجزاء اجتماع صمیمانه و مشفقانه رفتار شود، افراد از حقوق بنیادین خود برخوردار باشند و هیچ کس به دلیل قومیت، جنسیت، عقاید دینی و با به هر دلیل دیگری مورد ظلم قرار نگیرد.
هرچند گفتمان جاری حقوق شهروندی پیرامون منشوری است که در دست نگارش است اما اینجانبان معتقدیم که فراتر از اظهارنظر دربارۀ مندرجات این منشور، این دعوت فرصت مغتنمیست تا وضع و موقعیت ملت خود را مورد بررسی و بازنگری قرار دهیم و ببینیم که مایلیم در چگونه اجتماعی زندگی کنیم و مختصات جامعۀ مطلوب ما کدام است؟
برای اینکه چنین تفحصی از کارایی لازم برخوردار باشد لازم است ابتدا سوالات دقیقی در مورد وضع جامعه و محیطی که میخواهیم نسل آیندۀ ما در آن پرورش یابد مطرح سازیم و به قلب و روح خود مراجعه کنیم و از خود بپرسیم که با توجه به اینکه ایران عزیزمان در گذشته دچار انواع و اقسام تعصبات، تبعیض ها، خشونتها و دیگر معضلات اجتماعی بوده به گونهای که آثار نامطلوب آن را میتوان در تمام عرصههای اجتماع ملاحظه نمود، حال با توجه به تجربیات گذشته واقعاً مهمترین و والاترین اصول و قواعدی را که برای وطنمان و شهروندانش آرزو میکنیم چیست؟ و از چه راهی میتوان بدانها دست یافت؟ چگونه میخواهیم احترام و شرافت ذاتی هر فرد را حفظ نماییم؟ چگونه هر جزء از اجزای مختلف اجتماع از فضایی سازنده بهرهمند خواهند شد؟ برای اینکه زنان بتوانند سهم کامل و مساوی خود را در پیشرفت اجتماعی کشور ادا نمایند چه شرایط و امکاناتی باید ایجاد شود؟ میخواهیم با کودکان چگونه رفتار شود؟ چگونه میتوانیم اقلیتها اعم از قومی و دینی و هر نوع اقلیت دیگر را قادر سازیم که با آزادی و دوش به دوش دیگران در بهسازی اجتماع مشارکت کنند؟ چه باید کرد تا نظرها و عقاید مختلف مورد احترام قرار گیرند؟ چگونه خشونت را از اجتماع خود بزداییم؟ چگونه حق آموزش برای همگان را تضمین کنیم؟ این افکار از جمله موضوعاتی است که باید راهنمای ما در جستجوی اصول هدایتکنندۀ اجتماع و تدوین حقوق شهروندی باشد.
جناب رییس جمهور! مشورت با عناصر مختلف اجتماع دربارۀ آیندۀ مملکت صرفاً میتواند قدمی اولیه در راه بنیان چنین اجتماعی ترقی محسوب میگردد، اما آنچه اهمیت اساسی دارد این است که برنامههای آموزش و پرورش کشور بازبینی شوند تا اطمینان حاصل کنیم که زمینۀ اجتماعی لازم برای پرورش یک فرهنگ پیشرو فراهم میشود. فرهنگی که بر اساس اصولی بنیادین از قبیل شرافت و کرامت انسان و تساوی شهروندان در برابر قانون استوار است.
مسلماً تهیه و تدوین سندی برای تعیین حقوق شهروندی مردم می تواند قدمی مهم در راه پیشرفت کشور باشد اما اگر این منشور به دقت تدوین نشود و یا بدتر از آن اگر عمداً برای ایجاد جدایی تنظیم شود میتواند به وسیلهای برای اعمال تبعیض و تداوم سرکوب تبدیل گردد. بنابراین علاوه بر بهرهبرداری از گفتمانی آزاد و ترویج برنامههای آموزشی صحیح، آنچه برای تضمین حقوق شهروندی ملت شریف ایران شدیداً مورد نیاز است، اولاً وضع قوانینیست که با صراحت کامل حافظ این حقوق باشد و ثانیاً تأسیس ساختارهای لازم است که اجازه ندهد اجرای این قوانین موکول به تفسیرهای مستبدانه و دلخواهانه گردد.
احکام صادره برای هزاران نفر از بهائیان در اخراج از مشاغل دولتی، اعدام بیش از ۲۰۰ نفر از بهائیان، اخراج هزاران نفر از جوانان دانشجو از دانشگاهها در گذشته و همچنین احکام صادره در هشت سال اخیر برای صدها شهروند بهائی و وقایع وارده بر ما هفت نفر و روند قضایی که منجر به محکومیت هریک از ما به بیست سال زندان گردید، دلایلی گویا بر اهمیت این نکته است و ضرورت وجود ضمانت برای اجرای این قوانین را صد چندان مورد تاکید قرار میدهد. کما این که سالیان دراز ما با اطلاع کامل دوایر مختلف دولتی افتخار خدمت به جامعه بهائی ایران را داشتیم اما ناگهان یک روز به دنبال کجاندیشی و اعمال سلیقههای فردی برخی از مسئولین امور، چنین تصمیم گرفته شد که اقدامات و خدمات ما غیرقانونی شناخته شود و در نتیجه اکنون قریب به شش سال است که در زندان به سر میبریم.
جناب رییس جمهور! به راستی اگر تدبیری چارهساز اندیشیده نشود در شرایطی که حقوق افراد میتواند اینچنین خودسرانه و دلخواهانه پایمال شود، چه کسی میتواند مطمئن باشد که همین اتفاق و همین سرنوشت که امروز ما گرفتار آن هستیم، فردا گریبانگیر او نخواهد شد؟!
در پایان توفیق حضرتعالی در راه خدمت خالصانه به ملت بزرگ ایران برای تحقق عدالت، آزادی و برابری آرزومندیم.
با احترام
وحید تیزفهم، جمال الدین خانجانی، سعید رضایی، مهوش شهریاری، بهروز عزیزی توکلی، فریبا کمال آبادی، عفیف نعیمی
نظرات
ارسال یک نظر